از بین تعداد بیشماری از عکسهای ورودی، ده عکس فوقالعاده به عنوان بهترین تک عکس مسابقه عکاسی سونی در سال ۲۰۱۹ انتخاب شدهاند. دستهبندیهای متنوعی مانند حرکت، معکاری، عکاسی خیابانی، فرهنگ و پرتره گرافی، فضای کافی را در اختیار عکاسها گذاشته است تا خلاقیت و مهارت فنی خودشان را به نمایش بگذارند.
یکی از برندگان بهترین تک عکس مسابقه عکاسی سونی امسال کریستی لی راجرز است که مقام اول دستهبندی حرکت را تصاحب کرد. اثر او با نام هارمونی، از مجموعه شگفتیهای این عکاس انتخاب شده است. این تصاویر زیرآب شباهت زیادی به نقاشیهای دراماتیک باروک دارند که با حرکت داینامیک پوشیده شده اند. امسال سه نفر از ده نفر برنده بهترین تک عکس مسابقه عکاسی سونی از فرانسه بودهاند. یکی از این سه عکاس، نیکولاس بویه بوده است که توانست با تصویر جذاب خودش از یک عروس ژاپنی با لباس سنتی، جایگاه اول را در دستهبندی مسافرت به دست بیاورد.
این عکاسها باید تا ماه آپریل منتظر بمانند تا مشخص شود کدام یک از آنها، به عنوان عکاس برتر سال در بخش اوپن دست خواهد یافت و جایزه ۵۰۰۰ دلاری این مسابقات را ازآن خود خواهد کرد. تصاویر این لیست بخشی از نمایشگاه عکاسی جهانی سونی خواهد بود که از ۱۸ آپریل تا ۶ می ۲۰۱۹ در سامرست هاوس لندن برگزار خواهد شد.
مرغهای ماهیخوار زیر آب، اثر تریسی لاند، دنیای طبیعی و حیات وحش – “در زمان سفر به شتلند، مهمترین چیزی که میخواستم این بود که از مرغهای ماهیخوار در حال غذا خوردن زیر آب عکاسی کنم. عکاسی در دوردستترین سواحل شتلند انجام شده است. من برای طعمه از ماهیهای مردهای استفاده کردهام که این مرغهای ماهیخوار معمولا برای تغذیه استفاده میکند. اینکه توانستهام از اتفاقات زیرآب عکاسی کنم، تجربه باورنکردنی بود که من هیچوقت فراموش نمیکنم.”
تنه درختان، دریاچه آلدر، رودخانه نسکوالی، اورگون، اثر هال گیج، منظره – ” با پائین آمدن سطح آب به خاطر دریاچه مصنوعی آلدر که در پشت سد رودخانه نسکوالی واشنگتن ساخته شده است، تنه درختان در معرض دید قرار گرفته است.
پدیدههای طبیعی و خلقت انسانی، اثر کارول پاریات، عکاسی خیابانی – این جنگل سنگی، در جنوب چین قرار دارد که توسط پروسه فرسایش ناشی از باد و باران شکل گرفتهاند. در پس زمینه نیز کوههایی را مشاهده میکنید که طی یک پروسه چند میلیون ساله شکل گرفتهاند. در بین این دو، آسمانخراشهایی قرار گرفتهاند در مدت زمان خیلی کمی ساخته شدهاند. با این وجود و با توجه به فرم آنها، سازههای سنگی که از زمین برخواستهاند، به نظر میرسد که یک دیالوگ صامت با سازههای دست بشر برقرار کردهاند.
خیمه شب بازی با استفاده از سایه، اثر پن جیانهوا، فرهنگ – “خیمه شب بازی با کمک سایه یکی از هنرهای مردمی باستانی است که سابقه آن به بیش از ۲۰۰۰ سال قبل در چین باز میگردد. عروسک گردانهای روستا، در حیاط یک خانه سنگی برای اهالی روستا یک نمایش عروسکی اجرا میکنند.”
سربازها و رویاپردازها، اثر مارتین استرانکا، خلاقیت
گل فاوانی و برگها، اثر راچل ئی لام لای، اشیاء بی جان – ” با اینکه گل فاوانی خیلی زیبا است، ولی کاملا به برگهای سبزش وابسته است(ضرب المثل ژاپنی). شما هرچقدر با استعداد باشید، بدون کمک دیگران نمیتوانید هیچ کاری را انجام دهید. این عکس یکی از کارهای هنری من با استفاده از رزین است. در این اثر، از رنگ دستساز و رزین برای ثبت فرمهای مایع و جامد استفاده شده است و ظاهر آن مانند یک باغ گل انتزاعی است. امیدوارم این اثر بتواند به همه یادآوری کند که فقط گیرنده نباشند و اهداکننده هم باشند.”
گریسون پری – تولد، اثر ریچارد آنست، پرترهگرافی – ” من برای ۵ سال با گریسون پری کار کردهام و به او کمک کردهام تا کمپینهای مفهومی مختلفی برای فیلمهای مستند اجتماعی او تولید کنیم. این مفهوم تولد با الهام از مادر خستگی ناپذیر و سوژه اصلی کودک طراحی شده است و تمام تصویر در داخل دوربین تهیه شده است.”
موج گرما، اثر فیلیپه سارفاتی، معماری – “کارمندان موزه قرن بیست و یک، در یک ظهر تابستانی، چمنها را آبیاری میکنند.”
یک زن در لباس عروس، اثر نیکولاس بویه، مسافرت – ” یک زن با لباس سنتی شیروموکو که عروسها در مراسم عروسی سنتی شینتو میپوشند.
هارمونی، اثر کریستی لی راجرز، حرکت – “این عکس که در زیر آبهای هاوایی گرفته شده است، بخشی از کلکسیون شگفتیهای من است. چیزی که بیشترین کمک را به من کرد، این بود که من از بیرون آب هم دید داشتم. من به داخل آب نگاه میکردم و سطح استخر را مانند یک بوم نقاشی تصور میکردم. من از افکتهای طبیعی مانند انکسار نور به همراه حرکت برای تغییر واقعیت استفاده میکردم. همچنین تمام تصاویر در شب گرفته شدهاند تا بتوانم نور را کنترل کنم.”
شهر بعنوان یکی از منابع الهام برای عکاسی است ،تنوع موضوعاتی که هم بر فرم های زیبایی شناسانه تاکید دارند و هم معنا ،در اغلب مولفه های شهری دیده می شود، و فرصتی را برای ثبت آثاری خلاقه بوجود می آورد . هرچند زندگی امروز ما با شهر و فضاهای شهری عجین شده است ولی برای دیدن عمیق تر این موضوعات ، بایستی از شهر بعنوان سکونت گاهی که امروزه بعنوان مظهر زندگی نسل امروز شناخته می شود ، آگاهی بیشتری یابیم .
شهر، محلی با جغرافیا و جمعیتی متمرکز که دارای قابلیت های مهم اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی است و بواسطه ی قرار گرفتن در شکل گیری تاریخی آن ، در ساختار اجتماعی هر کشوری ،هویتی مشخص یافته است. شهرها سکونت گاههایی هستند که بطور مستقیم در آسایش و نیازهای روحی و فرهنگی جامعه نقش بسزایی دارند و خواسته های مشترک انسان و ویژگی های شهر نشینی را دارا هستند.
از مهمترین مولفه های هویتی که یک شهر را بوجود می آورند ، می توان به موارد زیر اشاره کرد.
ساختارهای طبیعی شهری ( مانند مناظر ، گردشگاههای طبیعی، ارتفاعات و مناطق خوش آب و هوا)
تاریخ ،فرهنگ و تمدن باستانی و مذهبی ( مانندآداب و رسوم و سنت های قومی و دینی )
اماکن دیدنی ( مانند اماکن تاریخی ،علمی ، مذهبی ، فرهنگی و تفریحی )
بافت و محیط شهری (وجود المان های شهری بعنوان آرایه های اندام وار شهری ، وسائط نقلیه ، خیابانها ،مراکز خرید و گردشگاهها)
و مردم که رفتارهای فردی و اجتماعی آنان ، حضور در فعالیت های اجتماعی و رعایت فرهنگ و اصول شهر نشینی از شاخصه های زندگی اجتماعی امروز است.
از جمله موضوعاتی که می تواند در عکاسی از محیط های شهری مهم و قابل توجه باشد، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
چشم انداز شهر ها : که عکاسی از آنها مستلزم قرارگرفتن درزمان و مکان و حتی فصول مختلف است. محل قرار گرفتن عکاس یا پهباد ، زاویه دید مناسب و استفاده از تکنیک های نوردهی طولانی ، از مهمترین موارد تهیه اینگونه عکس ها هستند.
محیط و فضای عمومی شهری: از انجایی که شهر آیینه ی تمام نمای شناخت و هویت یک جامعه نیز هست ، فضا های شهری و عناصری که در زیبا سازی آن بکار برده شده ، برای عموم مردم تداعی کننده ی جنبه های مهم فرهنگی تاریخی و علمی است واز مهمترین موضوعات شهری برای عکاسی است.
توسعه و عمران شهری : نگهداری ، توسعه و نوسازی و بازسازی شهرها ازبرنامه ها و فعالیت های دائمی مسئولین شهری است که بر اساس هویت های منطقه ای ، جغرافیایی و فرهنگی صورت می گیرد.
معماری : فرم یا(صورت پدیده)، عملکرد (استفاده ی کابردی ) و معنا که برداشتی احساسی از نوع سازه است ، معماری را شکل میدهد و این بناها که در توسعه ی معماری شهری که بر اساس اصول معماری ، جغرافیایی ، فرهنگی و هویتی هر منطقه صورت میگیرد ، از موضوعات پرتنوع شهری هستند که میدان وسیعی برای بروز خلاقیت های عکاسی بوجود می آورند.
فرهنگ اجتماعی: که زیر بنای هویت شهری است و شهر بدون آن بی روح وبی هویت است ، فرهنگ در این مناطق از ارزش های معنوی آن ناحیه نشات گرفته که شامل باورها و آداب و سنن است، مذهب و ریشه های علمی و ادبی است .
زندگی جاری مردم: حضور مردم بعنوان
عناصری زنده ، موجودیت و هویت یک شهر را می سازند ، حضور آنان درمحیط های تفریحی ،
عبادی، خیابانها و محیط های شهری ، اوقات فراغت و هر آنچه که در شهر می گذرد از
موضوعات مهمی است که عکاسان می توانند ، آثاری با محتوای مستند اجتماعی ثبت کنند.
برای پدید آوردن هر اثر هنری، داشتن
اطلاعاتی درباره ی موضوع ، و اندیشه ای برای پرداختن به عکس هایی با محتوایی فاخر
و همچنین تسلط بر ابزارها ی عکاسی ، برای ثبت دقیق این موضوعات ، ازمهمترین عواملی هستند که می توانند پشتوانه ای
قوی برای ثبت عکس هایی جاودانه باشند.
این مطلب درکارگاه عکاسی جشنواره (خانه ی بهار ) که نوسط انجمن عکاسی خراسان رضوی در تاریخ نهم اسفند ۱۳۹۷ برگزار شده بود ، ارائه گردیده است
Abgineh International(PHOTO EXHIBITION)
نمایشگاه بین المللی عکاسی « آینه های روبرو » با آثاری از ۴۴ عکاس ایرانی و ۳۴ عکاس بین المللی در روز جمعه پنجم بهمن سال ۱۳۹۷در نگارخانه ی گلستانه مشهد افتتاح گردید.
این نمایشگاه دربرگیرنده ی ۹۰ عکس بودکه بصورت چاپ های سیاه و سفید و در قطع مربع از اعضای موسسه تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه در داخل و خارج از کشور ارائه شده است.
این نمایشگاه توسط موسسات بین المللی از جمله انجمن یورو فتو آرت رومانی ( EFA) انجمن همکاران تصویر ( ICS) آمریکا، نمایندگی فدراسیون بین المللی هنر عکاسی در ایران ( FIAP) نگارخانه گلستانه و موسسه تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه سازماندهی و از تاریخ پنجم لغایت یازدهم بهمن ماه در نگارخانه گلستانه در مشهد، به نمایش درآمده است. در این نمایشگاه آثار ی از عکاسان کشورهای هندوستان، آمریکا، رومانی، فرانسه، مالزی، چین، ایتالیا، عربستان سعودی، ترکیه ، کانادا و چند کشور دیگر ،در کنار آثارعکاسان ایرانی به نمایش گذاشته خواهد شد.
در حاشیه این نمایشگاه جلسه ای با حضور عکاسان ( هاشم جواد زاده ، مجید بندار مقدم ، صمد آریان و ابراهیم بهرامی ) با موضوع کندو کاوی در عکاسی سیاه و سفید ، نیز برگزار گردید و در پایان نمایشگاه نیز از عکاسان شرکت کننده تقدیر بعل آمد.
عکاسان شرکت کننده در این نمایشگاه عبارت بودند از :
صمد آریان / الیاس ابراهیم نژاد / مسعود احمد زاده / ندا احمدی / حامد اسدی / بهزاد انصاری /محبوبه باقری / مهلا براتی / مجید بندار مقدم / ابراهیم بهرامی / پروانه پاری / نگار تقی زاده / بابک جبارزاده / مهدیس جعفرزاده/ الیاس جمشیدی / هاشم جواد زاده / محمد رضا چایفروش / کاظم حسینی / زکیه حسینی /سید جلیل حسینی زهرایی / علی خردمند / ابراهیم زارع حسینی / مجتبی رجایی / اسحاق ریگی /علی سامعی / نسرین شاه محمدی / روشنک شبانیان / معین صالحی / مینو صدیق / ندا صیامی/ فرامرز عامل بردبار / بیتا فاضل / رسا قوام شهیدی / معین کاظمی / علی کریمی رستگار / مژگان کنعانی /حسین کیانی / مهناز محمد زاده / هما نجاریان / قدیر وقاری / مهدی وقاری / شیدا یزدانی / ابوالفتح یوسفی / یارتا یونسی
Stefan Toth/Kok Hwa Koh/Tony Le Kim Thuan/ /Biswatosh Sengupta/ Pantea Teodor Radu/Mircea Octavian Boran/Tamal Goswami/Goutam kumar Sen/Ovi D. Pop/Abhoy Nath Ganguly/Flavian Savescu/Kusmi Majumdar/Saurav Sarkar/ Najla Angawi/Razvan Baleanu/Nelu Scripciuc/Asit Kumar Ray/Kaushik Majumder/Madhu Sarkar/Himadri Sekhar Dutta/Abhijit Ghosh/Samitesh Bhattacherjee/ M.w. Bartolini/Abira Roy/Bhaskar Bhattacherjee/Subhodip Chatterjee/ Shenghua Xupi/Partha Kumar Palit/Shaswati Palit/Malay Basu/Adela Lia Rusu/Rumela De/Debasish Gayen//Mrinal Bandyopadhyay/
داوری پنجمین جشنواره ی بین المللی عکاسی سلامت روان،در دو بخش آزاد و سلامت روان به پایان رسید.
در این دوره ۳۱۲۴ عکاس از ۷۸ کشور جهان با تعداد ۱۸ هزار و ۳۵۸ عکس برای دو بخش آزاد و سلامت روان ، عکس ارسال نموده بودند،داوری این جشنواره ی بین المللی را ریکاردو بوسی رییس فیاپ ( فدراسیون بین المللی هنر عکاسی )از ایتالیا، فردی ون گیلبرگن معاون فیاپ از بلژیک ،کیارنگ علایی ، ابراهیم بهرامی ، دکتر دکتر احمد حاجبی (مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت) ناصر محمدی و دکتر محمدرضا صائینی ، عهده دار بودند .
عکس های برگزیده پس از چاپ در کتاب نفیسی ، در نیمه ی اول اردیبهشت سال ۹۸ ( به مناسبت هفته ی سلامت ) در شهرهای زنجان و تهران به نمایش در خواهد آمدو برندگان آن معرفی خواهند شد،علی سامعی نماینده ی فیاپ در ایران نیز دبیری این جشنواره را بر عهده داشتند.
«جایزه ی بزرگ جهانی سینه بوک به یک عکاس ایرانی رسید»
هیات داوری جایزه بزرگ جهانی کمپانی سینه بوک (cine-books) جایزه ی بزرگ و رتبه ی نخست خود را در زمینه ی پروژه ی عکس سینمایی به سید مهدی امیری با پروژه ای با عنوان (خبر فوری ) اهدا نمود.
کمپانی سینه بوک فعال در زمینه تولیدات سینمایی ، فیلم نامه و کتاب داستان های سینمایی ،این مسابقه را در راستای ترویج پروژه های سینمایی با نگاه عکاسانه در سراسر دنیا برگزار می کند ، بدین ترتیب که هر عکاس متقاضی شرکت باید فیلم نامه ای را با استاندار های جهانی نوشته و طوری عکاسی کند که با دیدن ۶۰ فریم عکس مفهوم کامل داستان سینمایی به تصویر کشیده شود ، و تمامی تکنیک های کارگردانی ، نورپردازی ، کادر بندی و اصول عکاسی در آن مشهود و حفظ شود .
پروژه عکس سینمایی خبر فوری ( Breaking News ) توسط سید مهدی امیری انجام شده ونوشتن فیلم نامه ، دکوپاژ ، کارگردانی، نورپردازی، عکاسی و ادیت این پروژه نیز کار خود اوست ، که در تاریخ ۸ ژانویه از سوی هیات انتخاب کمپانی cine-books جایزه بزرگ و مقام اول مسابقه را کسب نمود .
خبر و عکس های پروژه در سایت این مسابقه در دسترس است .
https://cine-books.com/news/company/the-winners-of-the-first-photo-stories-contest
The Winners of the First Photo Stories Contest
The first Photo Stories Contest has finished! Greet the winners!
The 79th International Photographic Salon of japan
حضور موفق عکاس مشهدی در هفتاد ونهمین نمایشگاه بین المللی آساهی شیمبون ژاپن
اثر هنری عکاس عضو موسسه تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه به هفتاد ونهمین نمایشگاه بین المللی آساهی شیمبون کشور ژاپن راه یافت و موفق به دریافت مدال ویژه برندگان ( winners medallian ) شد. این اثر با نام Dark Side of the Moon متعلق به بیتا فاضل است که به همراه آثار پذیرفته شده از عکاسان ۴۴ کشور جهان، پس از مراسم افتتاحیه در توکیو ، در بیش از بیست شهر ژاپن از جمله ، اوزاکا ، ناگویا ، کیوتو و ...در سال 2019 نیزبه نمایش درخواهد آمد.
اتحادیه انجمنهای عکاسی و مؤسسه انتشاراتی آساهی شیمبون ژاپن و توکیو متروپولین برگزاری این نمایشگاه را بر عهده دارند. عکس های برنده در سایت این نمایشگاه به آدرس زیر قابل دیدن می باشند .
https://www.photo-asahi.com/contest/2/547/result/709/53388.htm
هدیه سادات میرمرتضوی/ سرویس هنر خبرگزاری رضوی
یوریک کریممسیحی شاکی و غمگین است و دلش گرفته از زبانی که به ابتذال کشیده شده. از عکاسی که دستش از بس روی دکمه شاتر رفته درد میکند ولی دریغ از یک عکس خوب که در میان تصاویرش دیده شود. میگوید شاید نتواند برای این این جامعه ابتذالزده کاری بکند. ولی خوشحال است که میتواند به بهانه یک دورهمی صمیمی، دغدغههایش را با دیگران در میان بگذارد. در دومین نشست تخصصی عکاسی از سلسله نشستهای "آن" در بنیاد بینالمللی امام رضا(ع)، یوریک کریممسیحی مهمان عکاسان مشهدی شده است. او که به قول کیارنگ علایی دبیر این نشست، یک ذوالفنون به معنای واقعی است. هنرمندی چند بُعدی و صاحبنظر در حوزههای عکاسی و ادبیات که در عصر پاییزی نوزده آبان، به نشست "آن" آمده تا علاقهمندان را با مبحث «مکالمه عکس و زبان پس از رمزگشایی» آشنا کند و به این بهانه، زبان و ادبیات را به هنر عکاسی پیوند بزند.
لذت ادبیات و عکاسی
ساعت 14:15 است و قرار جلسه ساعت 15. ولی با وجود 45 دقیقه باقی مانده تا شروع نشست، صندلیها در حال پر شدن است. شاید تجربه ازدحام جمعیت در جلسه قبل باعث شده عکاسان و هنرجویان عکاسی به این زودی در بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) حضور پیدا کنند. کیارنگ علایی دبیر نشست در تلاش و تکاپو است و یک لحظه هم نمینشیند. مدام از این طرف سالن به آن طرف در حرکت است. با مهمانان خوش و بش میکند و برای آنها که جایی ندارند، جا پیدا میکند. هر چند در این جلسه هم در نهایت، عدهای مجبور میشوند بایستند و برخی هم نشسته روی زمین به صحبتهای استاد یوریک کریممسیحی گوش بدهند. استادی که بنا به گفته دبیر نشست عکاسی "آن"، بیشتر سبقهاش به طراحی گرافیک و کاریکاتور در دهه 70 برمیگردد. خالق کتابهایی در عرصه ادبیات مانند "نفس عمیق"، "بزرگراه بزرگ"، "جاده"، طبقه همکف و آثاری در زمینه عکس مانند: "نگاهم کن، خیالم کن"! "عکس و دیدن عکس"، "شب سپیده میزند باری دیگر"، "مقدمهی پشت صحنه سینمای ایران" و "اول شخص مفرد" است. حالا فضای سالن پر شده از مشتاقان و بالاخره استاد کریممسیحی هم وارد میشود و با صمیمیت به حاضرین سلام میکند. کسی که به تعبیر کیارنگ علایی، خصوصیت بارزش مهربانی و حمایتگری است و قدرت تاثیرگذاریاش بر دیگران و در عین حال داشتن روحیه فوقالعاده حساسی که از ویژگیهای هنرمندان اصیل است. علایی که خود از عکاسان سرشناس است و دستی هم بر قلم دارد، در وصف مهمان جلسه میگوید: «یوریک کریممسیحی هنرمندی استثنایی در حوزه ادبیات و عکاسی است. آشنایی من با او با کتاب "رویا، شادی، خاطره و دیگران" بود. کتابی که نشان داده این نویسنده تا چه حد درباره دنیای زنان شناخت دارد. استاد، آخرین اثرش کتاب "صد میدان" را با صد داستان موقعیت از میدانهای صدگانه نارمک تهران نوشته که فصل مشترک مکانها و آدمها، اثری جذاب به وجود آورده است. او با کتابهایش در زمینه عکاسی کمک کرده به کسانی که نه میخواهند خیلی جدی به عکاسی بپردازند و نه وجه ادبیات داستانی
به شکل حرفهای برایشان اهمیت دارد. بلکه دوست دارند از ادبیات و عکس لذت ببرند. مانند کتاب "در جهت عکس؛ 39 عکس 39 جستار" که زمان انتشار آن، کمتر نگاهی به این شکل نسبت به عکس وجود داشت و انگار در آن نوعی نگاه شهودی و گاهی متافیزیکی به عکسها دیده میشود. نگاهی که کمک میکند تا عکسها جور دیگری دیده شوند و برای مخاطب عام خیلی جذاب است. در اهمیت و اعتبار این کتاب همین بس که "تری برت" استاد دانشگاه تگزاس شمالی و اوهایو بر آن یادداشت کوتاهی نوشته و نوع نگاه و پرداخت استاد را مورد ستایش قرار داده است» بنا به گفته کیارنگ علایی، یوریک کریممسیحی هنرمندی است با دقت بالا که برای کسی که کار اول او عکاسی نیست، این خصوصیت مورد احترام و ستایش است. او آنقدر نگاه تیزبینی دارد که در یک پرواز صبح زود فرودگاه مهرآباد، کلاغی را که روی بال هواپیما نشسته میبیند و به آن وجه روایی میدهد.
من به فارسی فکر میکنم
حالا نوبت یوریک کریممسیحی است که بعد از معرفی کیارنگ علایی، صحبتش را شروع کند: «امروز سومین جلسهای است که درباره موضوع "مکالمه عکس و زبان پس از رمزگشایی" صحبت میکنم و دوست دارم این جلسه با صحبتهای شما کاملتر از جلسات قبل شود. انتظار دارم انتقاد و مخالفت و نظر بشنوم. لزومی ندارد کسی به من بگوید درست میگویی. بلکه باید بگوید تو غلط میگویی. البته انتقاد در جمع، مرسوم نیست و زمان نسل ما سختتر بود و در دوره نسل شما خیلی بهتر است. بخش اول این نشست را به بحث زبان اختصاص میدهیم و در بخش دوم هم به عکس میپردازیم که ناشی از همان زبان است. کیارنگ عزیز در حرفهایش کلمهای گفت درباره اصالت. من همیشه به طرز خودخواهانهای به خودم برگشتم و هر چه از نظر خودم درست بوده را قبول داشتم و وقتی فهمیدم غلط است آن را پذیرفتهام. به خاطر همین هر اثری دارم از خودم است و به همین دلیل، وقتی کیارنگ میگوید معلوم نیست نوشتههایم نقد و تفسیر و تحلیل است یا یادداشت و بررسی، من کارم را انجام دادهام و شاید اگر این نوشتهها را روز دیگری و تحت حادثهای مثل دیده فیلم یا صحنهای در خیابان مینوشتم، چیز دیگری میشد. همیشه به این وجه پایبند بودهام و به همین دلیل کمکم احساس کردم چقدر زبان اهمیت دارد. در ابتدا فکر میکردم زبان، وسیله ارتباط برقرار کردن و اندیشیدن ماست. اوایل انقلاب در یکی از سخنرانیهای موزه هنرهای معاصر، از یک نفر شنیدم که میگفت: "من به فارسی فکر میکنم". آن شخص، کارگردان بزرگی بود و با او افتخار همکاری داشتم و درباره این موضوع صحبت کردیم. این حرف من را تکان شدیدی داد. آن وقت بود که متوجه شدم من هم مثل او فکر میکنم و موضوع زبان برایم اهمیت ویژهای پیدا کرد. دنبال این موضوع رفتم و به خیلی چیزها رسیدم که اینجا با شما در میان میگذارم».
همه چیز زبان است
این نویسنده و پژوهشگر، در ابتدای مبحث مربوط به زبان، جملاتی را درباره زبان از علمای اندیشه و حکمت نقل میکند تا به قول خودش بهانههایی برای ورود به بحث باشد: «مهمترین جمله را از "هایدگر" شنیدم که میگوید "زبان،
خانه هستی است" و "لیوتار" درباره زبان میگوید: "انسان چیزی جز گزاره زبانی نیست". هایدگر در ادامه، سختگیرانهتر پیش میرود: "زبان خودش با خودش مکالمه میکند". این زبان برای اینکه مکالمه با خودش انجام دهد احتیاج به فضا دارد. این فضا انسان است. یعنی فضا وارد انسان میشود و انسان وسیله مکالمه زبان با زبان خواهد شد. این وسط خودش هم چیزهایی پیدا کرده و خیال میکند زبان بخشی از خودش است. زبان آنقدر اصیل، بزرگ، کلان و همه چیز است که وقتی از "چامسکی" پرسیدند نوزاد که به دنیا میآید زبان ندارد، پس چطور میفهمد وقتی گریه کند مادرش میآید و اگر بخندد پدرش خوشحال میشود؟ چامسکی میگوید نوزاد، این را در دستگاه زبانی خودش میفهمد. دستگاهی که وجود دارد ولی هنوز شکل نگرفته است. اندیشمند خیلی بزرگی به نام "آگامبن"، که اثر ارزندهای با اندیشههای درخشان به نام "بازماندههای آشویتس" دارد، نظر دیگری میدهد. او عقیده دارد ما نمیتوانیم بگوییم حیوان زبان دارد. زیرا حیوان با زبان به دنیا میآید و زبانش با تولد با خودش همراه هست. بنابراین زندگی حیوان تقسیم به دو مرحله نمیشود. ولی زندگی انسان تقسیم به دو مرحله میشود. چون زبان را کشف میکند. نظر من به چامسکی نزدیک است چرا که نمیخواهم تصور کنم بیرون از زبان، چیزی وجود داشته باشد. ما همه چیز را با زبان تصور میکنیم. حتی سکوتمان و خوابی که میبینیم و آنچه میچشیم. حتی چیزی که قادر نیستیم بیان کنیم به ناتوانی ما در چارچوب زبانی برمیگردد. ارسطو در 2500 سال قبل میگوید: "همه چیز زبان است". هایدگر جملهای مهم دارد: "انسان، آفریننده زبان نیست و آفریده آن است". هایدگر اینجا نقطه میگذارد و جملهاش را به پایان میبرد. ولی به نظر من این زایش، بی پایان است. تصور کنید انسانهای نخستین، وقتی میخواستند به دیگری با اشکال بگویند ماموت را چگونه شکار کرده، آن زبان به زبان امروزی ما رسیده است. من تصور میکنم زبان انسان را بالغ میکند و انسان زبان را و هر دو با هم بزرگ میشوند. نکته دیگر درباره موضوع زبان این است که ارسطو و افلاطون معتقد بودند زبان گفتاری، اهمیت دارد نه نوشتاری. اما "دریدا" میگوید: "سکوت و نوشتار از گفتار ارزش بیشتری دارد" این نظر، آشکارا نقطه نظر مقابل ارسطو و افلاطون که به یک تفاوت تاریخی برمیگردد. مثل دکارت که عقیده داشته زیبایی فقط در چیزهای بصری و نه شنیداری است. حالا تصور کنید فقط موسیقی از زمان دکارت تا به حال دچار چه تحولات عظیمی شده است».
زبان در تمدنهای بزرگ
این منتقد برجسته در ادامه صحبتهایش به نکته جالبی اشاره میکند: «من وقتی به خودم اجازه میدهم به جمله دکارت، با تردید نگاه کنم انتظار دارم شما هم همین کار را بکنید. شما با همان زبان شروع کنید و یقینهایتان را کنار بگذارید. یقینها شناور و موقت هستند». کریممسیحی ادامه میدهد: «در جستجو درباره اهمیت دادن به زبان، فکرم سمت تمدنهای خیلی بزرگ و عمده رفت که الان تقریبا از هیچکدام چیزی نداریم. به این 5 تمدن
توجه کردم و همینطور تمدن "اینکاها" در آمریکای لاتین که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. فکر کردم چرا چین و هند که هممرز هستند تمدنشان از هم جداست ولی چین و ژاپن و کره یک تمدن دارند؟ یا تمدن مصر و یونان که خیلی نزدیکاند از هم جدا است؟ به نظرم رسید اینجا هم زبان نقش پیدا میکند. مثلا زبان شرق دور، تماما به یک قلمروی خانوادگی تعلق میگیرد و همه گردش زبانی و هیروگلیف و زبان تصویری، در هر تمدن جدا از هم است. زبان، بده بستان با زندگی اجتماعی مردم دارد. زبان زندگی را میسازد و انسانها زبان را. بنابراین چینیها کلمات یک حرفی دارند و ما کلمات هفت هشت حرفی داریم این کیفیت و نوع زبان که هر جامعهای خودش در موقعیتهای اجتماعی ساخته، برمیگردد به آنچه مردم آن جامعه بودند. یعنی وقتی در زبان آلمانی تعمیرگاه تلویزیون رنگی یک کلمه است به خاطر این است که آلمانیها بر اساس نوع فرهنگ و زندگیشان این کلمه را ساختند. وقتی بعد از انقلاب اکتبر، اکثر کشاورزان سیبزمینی کاشتند، زبان مردمی که همه سیبزمینی میکارند، خاص خودشان میشود. اگر بخواهیم به خودمان برگردیم که این مثال برایمان آشناتر شود، ما تفاوت خیلی جدی در فلسفه و عرفان ایرانی با عرب داریم. قاسم هاشمینژاد در کتاب "سیبی و دو آینه"، دو مقدمه مفصل دارد و به این تفاوت اشاره میکند که چطور زبان ما، منش فرهنگی ما را ساخت و زبان عربی، منش فرهنگی آنها را».
ایده و فکر داشته باشیم
«آپشن، دیفالت، فیک، سلبریتی، لست سین، بیزینس، ویو، کات، نوستالژیک، جوین، پرفورمانس، سورپرایز، منو، متریال، روتین و...» اینها چند نمونه از کلماتی هستند که مدرس نشست دوم عکاسی "آن" فهرست میکند تا از اوضاع بغرنج زبان در جامعه فعلیمان بگوید. کریممسیحی دردمندانه ادامه میدهد: «زبانی که الان به کار میبریم نابود شده است و هیچی از آن درنمیآید. نه عکاس و نه اندیشمند. فقط نگاه میکنیم ببینیم چه کسی کارش خوب است تا مثل او شویم و اصالت و عمق را فراموش کردهایم». این هنرمند، میگوید: «کلماتی که برایتان خواندم، زبان روزمره ما را تشکیل میدهد و حقیقت این است که ما با این زبان نمیتوانیم فکر کنیم چه برسد به اینکه عکاسی کنیم. بارها شده که در حوزه عکاسی، بچههای پر انرژی و با حسن نیت با من صحبت میکنند و میگویند ما کتاب چاپ کردیم، نمایشگاه گذاشتیم، برگزیده شدیم و...حالا باید چکار کنیم؟ این بچهها در عکاسی به بنبست رسیدند. افرادی که از هر چه دلشان خواسته روزانه 1000 عکس گرفتند. حالا فقط یک نفر از شما تصور کنید چند تا از عکسهایی که روزانه میگیرید در ذهنتان است؟ دلمان خوش است عکس میگیریم و عکاس هستیم؟ پس چرا به بنبست میرسیم؟ به خاطر اینکه به جای اینکه فکر کنیم، از روی دست همدیگر تقلب میکنیم. البته چطور فکر کنیم وقتی زبانمان این است و خودمان داریم ابزار فکر کردنمان را از بین میبریم؟ مدام دوربینمان را تقویت میکنیم که مهم است ولی مهمترین نیست. کسی که این دوربین دستش است باید فکر و ایده داشته باشد. وقتی کلمات کلیشهای و توخالی به کار میبریم، غیر ممکن است فکرمان کلیشهای نباشد. رسانه ملی از همه بدتر است و با واژههای اشتباه میخواهد درست حرف زدن را به جامعه یاد بدهد. از این زبان چیزی در نمیآید. چرا این همه عکاس داریم و چهار تا عکسشان یادمان نمیماند؟ چرا زمانی عکسها میدرخشید و به یاد همه میماند ولی الان هیچ تولیدی نداریم؟ عکاسی یک زمان دو چیز بود. یکی کالای فرهنگی و دوم اثری هنری. الان هیچکدام نیست. اگر میخواهیم احیا شود کار خودمان است. وقتی زبانمان ناتوان است نمیتوانیم صاحب ایده شویم. جوانی برایم عکسی فرستاد و دلخور بود که این عکس خوب را گرفته و در مسابقه قبول نشده است. گفت 300 عکس گرفته و از بینش این عکس را انتخاب کرده است. ما یک زمان، حلقهای 36 تایی میگرفتیم و یک ماه طول میکشید آن را تمام کنیم. آن زمان نمیدانستیم با عکس نگرفتن داریم عکاس میشویم. با تکنولوژی کاری کردند که عکاسی از یک کالای نجیب فرهنگی و یک هنر والا تبدیل به چیزی پوچ شود. نتیجه این میشود که عکاس به بنبست میرسد. یک بار از یکیشان خواستم روزی 5 تا عکس بگیرد. مثل یکجور ترک اعتیاد. با این حرف حالش بد شد».
ابتذال؛ گریز از اندیشیدن و بازاندیشی
یوریک کریممسیحی، در تعریف بیشتر مبحث ابتذال میگوید: «عکاسی، جزء ناچیزی در مجموعه زبانی است. در حقیقت زبان فارسی از بین رفته و باید یک نوار مشکی کنار قابش بگذاریم. وقتی زبان را از کارکردش خارج کنیم، مبتذل میشود و در نتیجه نگاه هم به ابتذال کشیده میشود و به کلیشهای میرسیم که زیرمجموعه ابتذال است. بعد، طرف میگوید چرا کسی با وجود دوربین 20 میلیونی، به عکسهای من توجه ندارد»؟ برایتان از مقاله بابک احمدی به نام "با ابتذال" میخوانم که خیلی کوتاه ولی جامع آن را تعریف میکند: "ابتذال، همان پیش پا افتادگی است. رفتار کلیشهای. گریز از اندیشیدن و بازاندیشی. سادهگرایی افراطی که تا حد سادهلوحی پیش میرود و سرانجام با نادانی شرمآوری همراه میشود. مثل هر چیز سطحی زندگی سطحی ما از هر دریای ژرف، میترسد. گفته، نوشته یا اثر هنری پیش پا افتاده، معنایی یکه را به شیوهای نااندیشیده منتقل میکند. ابتذال، گریز از چند معنایی، چندگانگی و مقاومت در برابر ابهام است. وانمود کردن دانایی است جایی که کسب و حتی خواست دانایی مشقت فراوان میطلبد". در ادامه بحث، استاد کریممسیحی از آسیبهای نمایشگاه گذاشتن برای هنرمندان جوان میگوید: «دختر 22 ساله خواهرم اصرار داشت نمایشگاه بگذارد. خیلی با ملایمتش تلاش کردم منصرفش کنم. به او گفتم نمایشگاه برای 45 سالگی به بعد است. نمایشگاه زدن، آفتی است که خود من پارسال بعد از ارائه آثارم در نمایشگاه متوجه شدم چقدر مخوف است و چه شهرت و پول و فسادی در آن وجود دارد. عکاسی که با همان زبان عکاسی کرده و عکسهایش را برای نمایشگاه فروخته به طریق اولی مجبور است تابع سلیقه خریدار عمل کند. خریداری که بدترین نوعش نوکیسههای بی سلیقه میشود و بهترین، قدیمیهای با سلیقه و کلکسیوندار. صادقانه اعتراف کنم من خودم هم به این موضوع فکر میکنم. وقتی من نمایشگاه بگذارم، نمیخواهم کلی هزینه کنم و بعد، دوباره عکمسها را به خانه برگردانم. پس باید کاری کنم عکسها فروخته شوند و این کشمش دائم وجود دارد. بچههای امروزی میخواهند آثارشان را بفروشند. شهرت و ثروت و محبوبیت میخواهند».
ایدهپردازی خوب، حاصل فکر کردن است
هنرمند عکاس در ادامه این نشست میگوید: «بحث دیگری که در عکاسی اهمیت فراوان دارد، عکس دیدن است. ما در حقیقت عکس نمیبینیم. بلکه عکس ورق میزنیم. یک موقعی هست عکس دیدن یعنی شما دقت میکنید تمام لایهها و وجوه عکس و مفاهیم و تمام عناصر و اجزای آن را ببینید». او سپس با اشاره به تصویر روی مونیتور که جسد یک زن را نشان میدهد میگوید: «من بعد از بارها دیدن این عکس متوجه شدم در خونی که روی زمین ریخته، صورت این خانم نقش بسته است. بعضی عکسها اینطور است و باید آنها را زیاد نگاه کنید». تصویر دیگری از کودکی زلزلهزده است که با گریه، پارچهای مشکی در دست دارد. کریممسیحی درباره عکس توضیح میدهد شاید در نگاه اول چیز زیادی از عکس دستگیرمان نشود ولی وقتی متوجه شویم کودک، لباس پدرش را که در حال دفن شدن است بغل کرده، تازه متوجه عمق این تصویر خواهیم شد. او سپس به تصاویر دیگری میپردازد. مثل تصاویر ثبت شده توسط عکاس بزرگی به نام "جان کاپلانس" که طبق گفته سخنران این نشست، همیشه به نوعی متفاوت عکاسی میکرد. عکسهایی سیاه و سفید از اعضای بدن، انگشت نقرس، قوز بدن، پوست چروکیده و... عکاسی که به شدت اصیل و متکی به سلیقه خودش است. کریممسیحی درباره بحث ایدهپردازی میگوید: «به تعدادی عکاس، موضوعی واحد دادند. یک آدم چوبی اندازه آدم که از آن عکس بگیرند. از این موضوع، برخی ایدههای ناب و جالب به دست آمد. ایده اینجا شکل میگیرد و برداشت من نسبت به موضوعی است که در اختیار همه قرار دارد. ایدهپردازی خوب، حاصل فکر کردن است». او در پایان صحبتهایش تاکید میکند: «یک عکس، حاصل ایدئولوژی عکاس آن است. بنابراین نباید از نقدها بترسید و از عکسی که گرفتید پشیمان شوید. پای اشتباهاتتان بایستید و بر عقاید خود پایبند باشید. این، خیلی بهتر است تا بخواهیم کورکورانه تقلید کنیم». در ادامه جلسه، شرکتکنندگان به مباحث مختلفی اشاره میکنند. مثل اینکه شاید فضای مجازی و عصر بمباران رسانهای که در آن قرار داریم اقتضای این دوران است و باید اتفاق بیفتد. استاد در جواب این صحبت تاکید می کند اتفاق خودش نمیافتد و ما با تصمیم خود میتوانیم جلوی آسیبهای ناشی از این دوران را بگیریم. شرکتکننده دیگری در بحث اصالت عکس، تفاوت آن را با عکاسی استیج و همراه با چیدمان میپرسد و استاد کریممسیحی تاکید میکند عکسی که موضوعش استیج است و عکاس به آن اذعان دارد فرق میکند با عکسی که ساختگی است و عکاس وانمود میکند آن را مستند برداشته است. جلسه به پایان میرسد و حاضرین، رفتهرفته پراکنده میشوند. افرادی که حتما حالا توی ذهنشان دریچههای جدیدی باز شده است. از پایبندی به زبان درست تا عکاسی با اصالت، خوب دیدن و خوب فکر کردن.
نمایشگاهی ا ز آثار عکاسی« ندا صیامی » از عکاسان مشهدی با عنوان( اکسپو فتو آرت) در بیستم آبانماه سال جاری در گالری موزه ی هنر و تکنیک (”Ștefan Tóth István” Technical and Art Photography Museum) شهراورادئا کشور رومانی افتتاح گردید ، این نمایشگاه که در برگیرنده ی ۱۰۰ اثر عکاسی در موضوعات عکاسی استودیویی ،عکاسی در فضای باز ، پرتره ، مستند اجتماعی ، خلاقه و گردشگری است ، بمدت ۱۰ روز از تاریخ بیستم الی سی ام آبانماه ۱۳۹۷ در شهر( اورادئا) این کشور ادامه خواهد داشت.
برپایی این نمایشگاه با همکاری انجمن «یورو فتو آرت» کشور رومانی ( EFA) با موسسه مطالعات عکاسی آبگینه ( APSI) از ایران و حمایت انجمن همکاران تصویر( ICS ) آمریکا و همچنین دفتر فدراسیون بین المللی هنر عکاسی در رومانی (FIAP ) ،سازماندهی و برگزار شده است.