هدیه سادات میرمرتضوی/سرویس هنر خبرگزاری رضوی
در سالن نشستهای بنیاد بینالمللی امام رضا(ع)، جای سوزن انداختن نیست.
باز هم هر لحظه به جمعیت سالن اضافه میشود. هر طرف که سر میچرخانی
میتوانی چهرهای آشنا ببینی. از اساتید و عکاسهای خبری و هنری که خودشان
جزء وزنههای عکاسی شهر هستند تا سایر علاقهمندان به این هنر جذاب. ازدیاد
جمعیت باعث شده عدهای ایستاده باشند. عکاسان، هنرجویان و علاقهمندانی که
شنیدن نام دکتر محمد ستاری و کیارنگ علایی کافی است تا خود را به نخستین
نشست عکاسی از سلسله نشستهای پژوهشی-هنری «آن» برسانند. عدهای از
شهرستانها، یک نفر از استانبول و یک نفر در آستانه سفر به عتبات عالیات.
حالا همه جمعیت، گوش شدهاند تا از مباحث جذاب و متفاوت این جلسه بهرهمند
شوند. جلسهای با موضوع مروری تاریخی و جامعهشناسی بر مبحث عکاسی گردشگری.
بررسی موضوعات جدید در نشستهای عکاسی آن
کیارنگ علایی، چهره نامآشنای عکاسی ملی و بینالمللی شهر مشهد این بار در
کسوت دبیر تخصصی این نشست، درباره سلسله نشستهای «آن» در حوزه عکاسی
توضیحاتی ارائه میکند: «این نشستها به همت بنیاد بینالمللی امام رضا(ع)
برگزار میشود و هیچ حامی و اسپانسری جز بنیاد ندارد. نشستهای "آن" در
هشت رشته برگزار میشود و هر رشته دبیری دارد. امروز شاهد برگزاری اولین
نشست از نشستهای تخصصی "آن" در حوزه عکاسی هستیم و زمان نشست بعدی متعاقبا
اعلام خواهد شد. در بخش عکاسی که افتخار حضور شما را داریم قرار است تا
آخر سال هشت الی نه جلسه عکاسی برگزار کنیم. برنامهریزی درباره موضوعات
این نشستها و اساتید شرکتکننده در آنها با توجه به شرایط موجود و زمان
اساتید و موضوعاتی است که عکاسی مشهد نیاز دارد. بالطبع در این نشستها هم
از اساتید بزرگ ملی مثل دکتر ستاری که برکت این جلسات هستند کمک میگیریم.
اساتید تهران و شهرهای دیگر و گاهی هم از اساتید مشهد یاری خواهیم گرفت.
برای این جلسات، مناسبت خاصی به ما دیکته نمیشود جز اینکه خودمان را
درباره بار علمی نشستها مسئول و متعهد میبینیم. لذا با انتخاب و دعوت از
اساتید، صرفا به بار علمی و سرفصلی که مد نظرمان هست اکتفا میکنیم.
ثبتنام در این جلسات از طریق سایت بنیاد برگزار میشود و گواهینامهای از
این نشست در ماههای آینده تقدیم شما میشود که متعاقبا طریقه دریافت آن
اعلام خواهد شد. موضوعات مختلفی برای این نشستها انتخاب کردهایم که تا به
حال در مشهد کمتر به آنها پرداخت شده است. مثل موضوع این نشست که نگاهی
جامعهشناختی به مقوله عکاسی گردشگری دارد. در نشستهای آینده نیز به
موضوعات دیگری مثل عکاسی زیارت، ژانری به نام عکاسی مستند اجتماعی و هویت
آن و... خواهیم پرداخت». کیارنگ علایی، مدرس هنر عکاسی، در ادامه به معرفی
بیشتر میهمان جلسه میپردازد: «جناب دکتر محمد ستاری دانشیار دانشکده
هنرهای تجسمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران از سال 1368 در این دانشکده
مشغول به کار هستند و دانشجویان زیادی را در مقاطع مختلف پرورش دادند. تا
درنگی دیگر و ظرف چند ماه آینده ایشان به مدرک استاد تمامی رشته عکاسی نایل
خواهند شد که موجب افتخار همه ماست. کسانی که در دهه شصت مجله عکس را
مطالعه میکردند حتما به خاطر دارند سردبیر و مدیر مسئول مجله در آن دوران
طلایی دکتر ستاری بود. ایشان همچنین از سال73 تا 77 نماینده فیاپ یا
فدراسیون بینالمللی هنر عکاسی در ایران بودند. از فعالیتهای مثمر ثمر
آقای دکتر عضویت در گروه واژهگزینی فرهنگستان هنر و ادب پارسی است که
سالهاست معادلهای کلمات
لاتین در حوزه عکاسی را سامان میدهند. کتابهای بسیاری از دکتر ستاری
داریم که معروفترین آن کتابی است که همه ما خواندیم و در جریان کنکور با
آن در ارتباط بودیم و همواره پای ثابت سوالات کنکورهای هنر بوده است. کتاب
"سیر تحول عکاسی" اثر تاسک و ترجمه محمد ستاری».
سفرهای آغازین
دکتر ستاری در شروع این نشست، قبل از اینکه وارد مبحث اصلی یعنی بحث عکاسی
گردشگری مروری تاریخی و جامعهشناسی شود، چند واژه و اصطلاح عکاسی مانند
واقعه، رسانه، بافت، نهاد، توریسم، عکاسی گردشگری، عکاسی گردشگر، گفتمان،
نگاه گردشگر، نمود، بازنمایی و نا بازنمودی میپردازد و سپس در پاسخ به این
سوال که مسافرت برای بشر از چه زمانی آغاز شد؟ میگوید: «بشر اولیه سفر
نمیرفت. بلکه دنبال یک حیوان برای شکار و سد جوع بود. اولین سفرهایی که به
معنای ماهوالسفر شکل گرفت در جهان باستان و بعد از جهان انسان اولیه بود.
این سفرها نمود فرا زمینی داشت. مانند آنچه در اسطورهها از آن به عنوان
سفر یاد میکنند و در واقع انجام نشده است. مثل حماسه گیلگمش و
معراجنامههایی که نوشته شده است. آن سفر از دید ما اتفاق افتاده ولی
زمینی نبوده است. این سفرها روحانی و عرفانی است. مثلا در هفت شهر عشق
عطار، واقعا سفری زمینی رخ نداده است. یا هفت خان رستم که اسطوره است و
فردوسی تعابیر دیگری را میخواسته بیان کند که در این قالب آورده است. اما
سوال این است که سفرها چگونه ثبت و ضبط شده است؟ سفرها را مینوشتند یا
برای تصویری کردن، طراحی و نقاشی رخ میداده است. سفر کِی زمینی میشود؟
با آغاز وقتی دوران مدرنیته. در دوران پیشا عکاسی برای ضبط و به تصویر
کشیدن سفر، نقاشی و طراحی میکردند. مثلا مسافری که سفر میرفته باید خودش
نقاش بوده مثل جیووانی باتیستا در دهه میانی قرن 18. یا نقاشی را استخدام
میکردند و با خود به سفر می بردند. افرادی که این امکان را نداشتند، وقتی
از سفر برمیگشتند و برای یک نقاش آن مناظر را توصیف میکردند تا نقاشی
مورد نظر شخص مسافر را ترسیم کند. از این افراد میتوان به عنوان کسانی که
به ضبط تصاویر سفر کمک میکردند نام برد. در دوران رم باستان، کمکم
سفرهایی با اهداف تجارت، شرکت در المپیک یا جنگ برگزار شد. ولی هنوز اکتشاف
و گردشگری در سفر معنایی نداشت. در سده میانه باستان، آموزههای کلیسا به
مردم میگفت به اماکن مذهبی بروید تا ثواب کنید. در این سفر هر اتفاقی هم
برایتان بیفتد ثواب دارد و مردم با این عقاید دستهدسته به اماکنی مثل
بیتالمقدس میرفتند. اولین کسی که از روی کنجکاوی و برای اکتشاف سفر رفت
مارکوپولو نام داشت. او در سده سیزده میلادی از چین و ایران گذر کرد و راه
ابریشم را دید و جادههایی که در چین بود و قرنهای 18 و 19 در اروپا و
امریکا ساخته شد. اولین سفر گروهی به معنای تور در سده پانزدهم انجام شد.
این سفر خیلی شبیه تورهای امروزی بود. به این صورت که از عدهای ثبتنام
کردند. پول سفر شامل هزینه خوراک و جا و اسکان و همه را قبل سفر گرفتند و
سپس مسافرین را به گردش بردند. این اتفاق در سده پانزده میلادی و دو قرن
بعد از سفرهای مارکوپولو با هدف دیدن بیتالمقدس اتفاق افتاد».
از نخستین تورهای گردشگری تا اولین عکسها
دکتر ستاری در ادامه این نشست درباره چگونگی شکلگیری سفرهایی به سبک
امروزی توضیح میدهد: «در فاصله بین سدههای میانه و رنسانس، یک سری
انقلابهای عظیم فکری اجتماعی و فلسفی رخ داد و باعث شد شکاف عمیقی بین
کلیسا و عقل بشر آشکار شود. بنیانگذاران مدرنیته، کوپرنیک در سال 1543 و
گالیله در سال 1610 بودند. در این دوران، سفرهای زمینی شکل گرفت که دیگر بر
اساس باورهای
کلیسا انجام نمیشد. چه کسانی به این تورگردی و سفرها دامن زدند؟ ملکه
الیزابت اول، دختر هنری هشتم برای نخستین بار در آن دوران برای نجبای
انگلیسی اولین تورهای گردشگری بزرگ یعنی گراند تور را ایجاد کرد. او یک سری
کاروانهایی تدارک دید که مختص اشرافزادگان بود. بعد از انگلیس، ایتالیا و
سپس فرانسه و اسپانیا هم به راهاندازی این تورها مبادرت کردند. این تورها
مختص اشرافزادگان بود و افراد نوعی در آنها جایی نداشتند. انقلاب صنعتی
در آغاز سده 19 در انگلستان، باعث تولید کارخانهجات زیادی با نیروی بخار
جهت تولید اشیای مصرفی و ابزارآلات شد. در این کارخانهجات نیاز به وجود
کارگر بود و برای مفرح کردن آخر هفتههای این کارگرها، تورهای مسافرتی برای
قشر کارگر راهاندازی شد. انقلاب صنعتی پس از انگلستان به فرانسه و
کشورهای دیگر هم رسید. در آن دوران، در انگلستان خانوادههای متمول آخر
هفتهها به مناطقی مثل چشمههای آب گرم میرفتند. عدهای به فکر افتادند
برای ایجاد امکانات بهتر جهت این خانوادهها اقدام به راهاندازی
استراحتگاههایی بکنند و به این ترتیب بنیاد اولیه هتلها ایجاد شد.
بنابراین در انگلستان زمان انقلاب صنعتی، امکان مسافرت برای طبقه کارگر هم
فراهم شد. برای ثبت این سفرها، نقاشی خیلی وقتگیر بود. بنابراین اتاق
تاریک، اتاق روشن و دیوراما(پردههای بزرگ شفاف نقاشی شده با آبرنگ) فراهم
شد. اینها شروع به تصویرسازی سفرها کردند تا اینکه در سال 1826 میلادی
"نیسه فور نیپس" هلیوگرافی را ایجاد کرد. البته با هلیوگرافی نمیشد منظره
سفر را به آسانی ثبت کرد چرا که سوژه باید 8 ساعت مقابل دوربین میماند.
شاید آن طبقه کارگر کل 8 ساعت اوج تفریحش بود. داگر نخستین کسی بود که با
روش داگرئوتیپ مدت آمادهسازی اولین عکس را ابتدا به 30 دقیقه بعد 24 دقیقه
و بالاخره 3 دقیقه تقلیل داد. اولین عکس حاصل گردشگری در جهان 9 ماه بعد
از فرآیند داگر در 1839، از معبد آکروپولیس یونان گرفته شد».
راهآهن؛ عامل مهمی در صنعت عکاسی گردشگری
مدرس عکاسی اهل مشهد در ادامه بحث خود به عامل دومی که انگلستان پیش پای
گردشگری قرار داد تا به وسیله آن، گردشگری هم ارزان و هم راحت و امن شود
اشاره کرده و میگوید: «مهمترین وسیلهای که بعد از آن، در انگلستان به
کمک گردشگری آمد راهآهن بود. اولین راهآهن به معنای امروزی راهآهنی بود
که لندن را به بریستول وصل میکرد. مسافرها سوار قطار میشدند و از طریق
راهآهن که امن و ارزان بود در دورهای که هنوز وسیله نقلیه شخصی اختراع
نشده بود سفر میکردند. در حین این سفر، در کوپه قطار از پنجره بیرون را
نگاه کرده و ذهنشان عادت میکرد تصویر را از یک قاب مستطیل یا مربع ببینند.
یکی از ویژگیهای عکاسی که ویزور دوربینها مستطیل یا در قطع 120 مربع
است. مسافر عادت میکرد از این ویزور مناظر را ببیند. یکی هم چون قطار راه
میرفت و منظره ثابت بود گویا بیننده داشت تصویر را پانوراما میدید. وقتی
هم کنار چشمه آب گرم هتل میساختند خیلی مقید بودند پنجره هتل، رو به یک
چشمانداز خوشمنظر باشد و مسافر باز عادت به دیدن مناظر زیبا از کادر
مستطیل پیدا میکرد. در سال 1841 توماس کوک تورهای گروهی که ملکه الیزابت
با کالسکه میگذاشت را با قطار برقرار کرد. این تورهای خیلی ارزان مورد
استقبال زیاد اقشار مختلف واقع شد. توماس کوک علاوه بر این، دست به چاپ
اولین کتابچههای سفر زد. به این ترتیب، مسافر در کوپه قطار در مسیر سفر
کتابچهاش را ورق میزد و با مکانهایی که پیش رو داشت آشنا میشد».
کارتپستال، عکسهای گردشگری
را به خانهها بردند
دکتر ستاری در ادامه این نشست به شکلگیری صنعت کارتپستال از مناظر دیدنی
اشاره کرده و ادامه میدهد: «با ایجاد این کتابچهها شغلی ایجاد شد که
عکاسها بروند و برای کتابچهها عکاسی کنند. به این ترتیب، عکاسی گردشگری
شروع به درآمدزایی اولیه کرد. در سال 1894 ناشرها دیدند کتابچه گردشگری
خیلی مورد استقبال واقع شده و شروع به بزرگ کردن این عکسها در قطعهای 30
در 40 کردند. مردم هم عکسها را میخریدند و در خانههایشان نگهداری
میکردند تا اینکه صنعت کارتپستال از روی عکس مناظر دیدنی دنیا به وجود
آمد. این صنعت در سال 1902 میلادی آنچنان با زندگی مردم عجین شد که اهمیت
آن مثل وجود تلویزیون در خانههای امروزی بود. کارتپستال، عکسهای گردشگری
را به خانه همه برد. از اغنیا تا فقرا. در سالهای 1902 تا 1904 که این
نوع کارتپستالها در جوامع شیوع پیدا کرد، همه به نمادها فکر میکردند.
مثل نیاگارا نماد کانادا. مجسمه آزادی نماد امریکا. کوه فوجی نماد ژاپن.
اهرام ثلاثه نماد مصر. برج ایفل نماد پاریس. معبد آکروپولیس نماد یونان
و... اینها باعث ایجاد فرهنگ دیداری شد. کسی که ابزار این فرهنگ دیداری
دستش بود گفت من میتوانم از این ابزار و قدرت دانش عکاسی در جهت سیطره
داشتن بر افکار استفاده کنم. بنابراین فرهنگ دیداری را با نگرش مصرفگرایی
شیوع دادند و با این جملات که تو میخواهی سفر بروی پس باید دوربین ببری.
چون اگر عکسی از سفر نگیری انگار سفری انجام نشده است و...».
همراه با عکسهای اولیه
در ادامه جلسه از نمایشگرهای واقع در سالن، تصاویری پخش میشود که دکتر
ستاری به توضیحاتی درباره آنها میپردازد. از یک نمونه از نخستین تصاویر
گردشگری مربوط به معبد آکروپولیس یونان توسط فیلیپیو مارگاریس در سال 1865
تا تصویر اتاق تاریک که برای ثبت تصویری مطابق با پرسپکتیو واقعیت از آن
استفاده میکردند. تصویر اتاق روشن برای ثبت صحیح حاشیه دور تصویر. تصویری
مربوط به قطاری که مسافرها را به اولین گراند تورها میبرده است. عکسی که 9
ماه بعد از اختراع عکاسی به روش داگرئوتیپ از معبد آکروپولیس گرفته شده
است. عکسی خوب با تقسیمات طلایی مناسب و نگاهی زیباشناختی. عکسی مقابل
معبدی در چین با حضور امینالسلطان نخست وزیر مظفرالدین شاه. تصویر اهرام
مصر وامینالسلطان سوار شتر. یکی از قدیمیترین عکسهای کعبه در سالهای
1836 یا 1838 ازعکاسی عرب. تصویر یک روز به شدت برفی از بیتالمقدس. تصویر
مسجد حضرت مریم مجدلیه. تصویرصحرای عرفات با حضورامینالسلطان و
مخبرالسلطنه. تصویر آبشار نیاگارا که چون سرعت ماده حساس به نور کم بوده
آبشار به صورت محو افتاده است و بالاخره تصویر مجسمه آزادی وقتی فرانسویها
در حال ساخت آن هستند و بعدا به بندر نیویورک منتقل میشود.
عکاسی آسان میشود
جلسه با بقیه بحث ادامه پیدا میکند: «مجلهای فرانسوی در بحبوحه اعلام
عکاسی به روش داگرئوتیپ نوشت: مسافران در بدو اختراع عکاسی مسافرت خود را
عقب انداختند و بی صبرانه منتظر اعلام داگرئوتیپ بودند. درست است عکاسی به
سه دقیقه تقلیل پیدا کرده بود ولی باز هم این مدت زمان برای یک عکس زیاد
بود. تا اینکه یک انگلیسی دیگر به نام هنری فاکس تالبوت، کالوتایپ در عکاسی
را اختراع کرد. این روش، عکاسی مبتنی بر نگاتیو پازیتیو بود. عکسهای سفر
توانست به ویژگی دیگر عکسها یعنی تکثیر عکس نزدیک شود. تا اینجا انگلستان
زمینههای تور و سفر را تعیین کرد، راهآهن را ساخت. انقلاب صنعتی را باعث
شد و فرانسویها برای آن تورها و گردشگرها وسیله ثبت و ضبط را به وجود
آوردند. تا اینکه انقلابی دیگر در عکاسی گردشگریرخ
داد که کمتر از انقلاب صنعتی و ابداع راهآهن نیست. یک آمریکایی با اعتقاد
به اینکه عکاسی گران است، در سال 1888 میلادی عکاسی را آسان کرد و اولین
دوربین راحت عکاسی را ارائه داد. این دوربین چند سال بعد در نیمه قرن 19
تبدیل به "باکس براونی" شد. دوربین عکاسی که بچه سه ساله هم میتوانست با
آن عکاسی کند. نیاز به فوکوس نداشت. فیلم آن 15 سنت بود و قیمت خود دوربین
هم یک دلار و همه میتوانستند خریداریاش کنند. حالا آن طبقه کارگر هم
میتوانست این دوربین را تهیه کند. همه با این دوربین عکس گرفتند و عکاسی
سهل و آسان شد. حتی ناصرالدین شاه در یکی از سفرهایش نوشته این عکسها را
با اسباب عکس فوری که از فرنگستان تهیه کردهام گرفتهام. توی این عکس
میبینیم یک لحظه آشپزی که محرمش بوده شنیده قبله عالم به حیاط کاخ گلستان
آمده و با ملاقه وارد حیاط شده و قبله عالم با همان وضع از او عکس گرفته
است. یک عکس فیالبداهه».
کداکی شوید
در فاصلهای که عکاسی با "باکس براونی" عام شد، سفر علمی و اکتشافی به شرق
سهولت پیدا کرد. اروپاییها به شرق آمدند و یک موج دیگر سیاسی راه افتاد که
منِ اروپایی و دارای فرهنگ برتر و بهنجار دارم جایی میروم که فرهنگش
ناهنجار است و مردمش بدویاند. بنابراین در مقابل فرهنگ خودی فرهنگ دیگری و
غیر خودی به وجود آمد. هرمنولوژی شرقشناسی پایهگذاری شده و گردشگری با
شرقشناسی همراه شد. مسافرین میرفتند تا آن دیگری را ثبت کنند. دیگری چه
داشت؟ جهان ناشناخته شرق. جهان قصههای هزار و یک شب. جهان حرمسراها. جهان
شهرزادهای قصهگو. جهان مردمان عجیب و غریب. بی فرهنگ و... این عکاسی پروژه
نمایشی جدیدی را پدید آورد که فرهنگ مصرفی دیگری را روی فرهنگ مصرفی کارت
پستال بگذارد و این بار تهیه عکس از این فرهنگهای نابهنجار شرق با فروش
تصاویر شرق بود. در این اسلایدها هم تصاویری که توسط آنتوان سوریوگین از
زنان ایران تهیه شده است، به منظور فروش به جهانگردان خارجی است. این زن
شرقی است. حجابش چنین است و...عکاسی سهل و آسان شد. عکس گردشگری اوج گرفت و
جهان به یک نمایشگاه متحرک تبدیل شد. عکس به سینه دیوارها نشست. در این
دوره یک وقفه در عکاسی گردشگری ایجاد شد با این سوال که: وقتی منِ بیننده
میتوانم کارت پستال بخرم و روی صندلی راحتم بنشینم چرا همین خرج اندک را
بکنم؟ جهان جهان تخیلی شد. شخص در خانهاش مینشست و عکس نقاط مختلف جهان
را میدید. هایدگر تعبیر خوبی دارد: "مدرنیته را عصر تصویر جهان میشود
بنامیم. تکنولوژی عکاسی، سرعت و مهارت حس بینایی را در پلان اول گذاشت و
حواس دیگر در مقابلش ضعیف شدند. جهان تبدیل به جهان مصرفکننده دیداری شد".
سوزان سونتاگ میگوید: "تاثیر عکاسی، منقلب کردن جهان به هیئت یک فروشگاه
یا موزهای بدون دیوار است که در آن هر موضوعی حتی عکس گردشگری تقلیل پیدا
میکند به یک کالای مصرفپذیر. با این عکسهای گردشگری را که میگیریم ما
اشیای جالب و زیبا را شکار خواهیم کرد. همچون گله گاوی که در آمریکای جنوبی
برای پوستشان شکار میشوند و بعد لاشههایشان با بی ارزشی رها میشود".
وقتی منِ گردشگر میروم کنار برج ایفل و آبشار نیاگارا عکس بگیرم، آن مکان
لاشه است و من پوسته را آوردم. یعنی عکاسی گردشگری، مکانهای گردشگری را
تبدیل به کالا میکند. گاهی جایی میرویم و انقدر حواسمان معطوف عکس است که
اصلا از خود مکان لذت نمیبریم. من در صندلی خودم نشستم تصاویر جهان را
میبینم. انگار در جهان تحرک میکنم ولی تحرکم خیالی است. تصاویر دارد من
را بمباردمان میکند. بمباردمان تصاویر در مقوله گردشگری آن نقشه و پلانی
است که در دست رسانههاست.
مثلا
میگوید مسلمان را اینطور ببین. اگر کسی ریش داشت یعنی این. کله سیاهها
چنین رفتاری دارند و... رسانهها به این شکل از قدرت تصاویر استفاده
میکنند. قضیه عام کردن عکاسی در سفر توسط شرکت کداک را کداکی شدن جامعه و
جهان مینامند. در این دوران، به هر خانهای در اروپا یک دوربین باکس
براونی راه پیدا کرد. کداک برای ترغیب مردم اقدام به تبلیغات گسترده
میکرد. همینطور که در تصویر میبینید دوربینهای کداکی یک دلاری بودند و
در تصویر کودکی پنج ساله در حال عکس گرفتن با آنهاست. این دوربین شاید
ارزشش از راهآهن و انقلاب صنعتی بیشتر بود برای تثبیت و دوام عکاسی
گردشگری. آمریکا با این اختراع، همه ابداعات انگلستان را پشت سر گذاشت».
از مجازات تا تفریح
جلسه با نمایش تصاویر دیگر ادامه پیدا میکند و استاد ستاری قدرت رسانهها
در استفاده از تصاویر را با مثالی برای شرکتکنندگان توضیح میدهد: «در این
تصویر، چهره مردی را میبینید که تا گردن در خاک فرو رفته است. در پایین
این تصویر نوشته شده: "نحوه شکنجه و اعدام فردی که در ایران به دلیل مذهب
خود مجازات میشود". عکاس هم آنتوان سوریوگین معرفی
شده که اطلاعات راجع به موضوع عکس و خود عکاس اشتباه است. این عکس را
دانشگاه جرج واشنگتن و موزه و موسسه اسمیتسونین سال 1999 در کتابی
فوقالعاده نفیس چاپ کردهاند. کتابی تحت عنوان: "سوریوگین و تصویر شرق".
یک استاد ایرانی دانشگاه کلمبیا هم درباره این عکس چنین شرحی نوشته است».
دکتر ستاری در ادامه، بر اشتباه بودن این اطلاعات تاکید میکند و اینکه
عکاس عکس، آقا رضا عکاسباشی بوده و این شخص هم یکی از اقوام نزدیک
ناصرالدین شاه است و شاه با خودنویسی با جوهر بنفش زیر این عکس که در
مجموعه عکسهای کاخ گلستان قرار دارد توضیح داده که به طنز و شوخی در سفر
به ساحل انزلی دستور داده است، این شخص را زیر ماسهها مخفی بکنند تا کمی
بخندند. این هنرمند عکاس با توضیح اینکه قرار است در چاپ دوم این کتاب،
چنین اشتباه فاحشی اصلاح شود، ادامه میدهد: «ببینید مناسبات قدرت و رسانه
چکار میکنند. ببینید رسانه چطور دارد از تصویر استفاده میکند و بعضی مثل
آن استاد تمام دانشگاه کلمبیا با اشتباه خود به این ماجرا دامن میزنند».
قرن بیست و یکم؛ عصر عکاسی دیجیتال
در قسمت پایانی جلسه، این مدرس و محقق عکاسی به مقایسه عکاسی در قرن بیستم و
قرن بیست و یکم میپردازد: «وقتی کداکی شدن در جهان رواج یافت، آمریکا
برنده برگ دوم خود را در عکاسی گردشگری رو کرد. آن هم ابداع اتومبیل بود.
اتومبیل فورد اختراع شد تا خانوادهها با یک دوربین کداکی و اتومبیل خود در
تعطیلات به دل جاده بزنند. پس بیشترین تولید جاده و اتوبان در آمریکا و
آلمان بعد از ابداع اتومبیل فورد در سال 1901 شکل گرفت. این ماحصل عکاسی
گردشگری تا قرن بیستم بود. اما قرن بیست و یکم دوره اینترنتی شدن دیجیتالی
شدن و جهانی شدن عکاسی است. در قرن بیستم هر خانواده یک دوربین داشت و
الان دوربین دیجیتالی در دست تکتک افراد خانواده بوده و عکاسی چند وجهی
شده است. زمانی در اوایل قرن بیستم، جهان را از طریق کارتپستالها
میدیدند اما به شکل سیاه و سفید و دو بعدی. الان من اگر بخواهم برج ایفل
را ببینم. به اینترنت وصل میشوم و از طریق گوگل مپ یرج ایفل را سه بعدی
خواهم دید. در قرن بیستم وقتی عکسی میگرفتی تا به تصویر برسد نیاز به
مستقبل یا آینده داشت. الان تو پای برج ایفل هستی و اگر دوستی آنلاین باشد
همان لحظه عکس را میبیند. عکاسی به این صورت اوج گرفت اما به شدت مناسبات
فوکویی دانش و قدرت بر آن سیطره پیدا کرد».
عکاسی روی ریل اندیشه گفتوگوی شهرآرا با ابراهیم بهرامی درباره پازلهای گمشده هنر عکاسی مشهد
ضحی زردکانلو| اگر بخواهیم ازطریق
نامهای معتبر، عکاسی مشهد را بشناسیم، بیشک ابراهیم بهرامی درمیان پژوهشگران و
مدرسان عکاسی مشهد از صدرنشینان است. بهرامی از معدود عکاسان پیشکسوت مشهدی است
که مدام دانش و اطلاعات خود را بهروز میکند؛ از ٣٠سال پیش که مدیریت موسسه
تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه را بهعهده گرفت تا امروز که در معتبرترین جشنوارههای
بینالمللی، داوری میکند. او در این سالها توانسته است رزومهای پروپیمان از
دیپلمهای افتخار و مدال طلای جشنوارههای بینالمللی از کشورهایی چون آمریکا،
ژاپن، ایتالیا، ترکیه و... در کارنامه هنری خود ثبت کند. این عکاس پرافتخار مشهدی
اکنون خودش را عکاس مستند اجتماعی میداند و این روزها بیشتر عکاسی پرتره تدریس میکند.
ابراهیم بهرامی که مدتها از فضای رسانه فاصله گرفته بود، میهمان تحریریه شهرآرا
بود. در گفتوگوی پیشرو با او درباره حرفه عکاسی با محوریت آموزش و مطبوعات گپ
زدهایم.
همواره اعتبار و احترام محسوسی همراه نام ابراهیم
بهرامی بوده است. بهنظر شما این موفقیت از کجا نشئت میگیرد؟
راهی را در عکاسی انتخاب کردم که فکر میکردم راه درستی
است. شاید نزدیک به ٣٠سال پیش بود که بههمراه برخی دوستان عکاس در مشهد، تشکلهایی
را برای تحقیق و پژوهش عکاسی راهاندازی کردیم تا بتوانیم بهصورت علمی و تخصصی
فعالیت کنیم. ازجمله بانک اطلاعات عکاسان خراسان و موسسه آبگینه. در این مسیر، به
موفقیتهایی هم دست یافتیم و رزومههایی ایجاد شد و شاید فعال نبودن بعضی پیشکسوتان
عکاسی باعث شد که ما بیشتر در چشم باشیم. همچنین حضور در جشنوارهها و داوریها
و... باعث شده است نامم سر زبانها باشد، وگرنه من همان فرصتی را داشتم که دیگران
داشتند.
شما فعالیت هنری خود را با کار سینما آغاز کردید، اما
سپس بهسراغ عکاسی رفتید و درزمینه چاپ عکس هم خیلی مطرح شدید، حتی برخی عکاسان
پایتختنشین برای چاپ عکسهایشان بهسراغ شما میآمدند. چه شد که علاوهبر عکاسی بهصورت
تخصصی به وادی چاپ عکس نیز ورود پیدا کردید؟
بله، شروع کار من با سینما بود اما علاقه زیادم باعث شد
که در یکی از لابراتوارهای عکاسی مشهد، مشغول بهکار شوم. آنجا بهصورت تخصصی و
علمی به مقوله چاپ عکس پرداختم که کلاسهایی تخصصی هم در این زمینه برگزار کردیم. ..
« نتایج اولین مسابقه بین المللی عکاسی اربعین، عراق ۲۰۱۸ اعلام شد»
دبیرخانه عمومی آستان مقدس حرم امام حسین علیه السلام با همکاری انجمن عکاسی عراق و اتحادیه بین المللی عکاسان هنری، در راستای معرفی مراسم اربعین در کشورهای مختلف ،اقدام به برگزاری یک مسابقه ی بین المللی عکاسی نمود و هیات داورانی از ۵ کشور ( حسین داوود از کشور مصر-ابراهیم بهرامی از کشور ایران -مجدی آل ناصر از کشور عربستان سعودی - حسین البهرانی از کشور عمان-هادی الصالمی از کشور عراق) آثار رسیده به این مسابقه را در شهر کربلا داوری کردند.
برای این دوره از مسابقه تعداد ۳۹۴۰ اثر از ۸۵۰ عکاس از ۴۸ کشور جهان و در ۳ بخش ، عکس ارسال شده بود ، که هیات داوران جوایز خود را مطابق فراخوان مسابقه شامل بیش از ۷۰۰۰ دلار جایزه نقدی ، مدال های طلا، برنز و نقره ی انجمن عکاسی عراق و اتحادیه بین المللی عکاسان هنری ، اهدا نمود . لازم به توضیح است که محوریت مسابقه راهپیمایی اربعین اعلام شده بود که با توجه به عدم آشنایی برخی از عکاسان جهانی با این مقوله ، دبیرخانه ی مسابقه با مشورت هیات داوری ،علاوه بر عکس های ویژه ی راهپیمایی اربعین که در عراق و ایران نمود بیشتری داشته ، عکس هایی که مرتبط با اربعین و در مراسم های مختلف عزاداری امام حسین در اقصی نقاط جهان برگزار می شود ( شامل ، راهپیمایی در مسیر های عزاداری ، مراسم های تعزیه خوانی ، پرتره های عزاداران ) نیز مورد پذیرش قرار گرفتند.
http://step.imamhussain.org/?lang=eng
عکس های برگزیده بخش رنگی:
عکس های برگزیده بخش سیاه و سفید:
عکس های برگزیده بخش خلاقه:
هیات داوری اولین مسابقه بین المللی اربعین:
هیات داوران:مجدی الناصراز کشور عربستان سعودی - حسین داوود از کشور مصر-هادی الصالمی از کشور عراق -ابراهیم بهرامی از کشور ایران - حسین البهرانی از کشور عمان
بیوگرافی داور ایرانی ( ابراهیم بهرامی )
ابراهیم بهرامی AFIAP,EFIAP / پژوهشگر و مدرس عکاسی
دبیر ، مدیر هنری و عضو هیات داوری بیش از شصت نمایشگاه و مسابقة عکاسی داخلی و بین المللی /مدیر موسسه تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه/ عضو هیئت موسس انجمن عکاسی خراسان
معرفی در کتاب؟ Who’s Who in Photography? (برترین عکاسان هنری دنیا) در سال 2007 به انتخاب انجمن عکاسی آمریکا(PSA) کسب لقب هنرمند AFIAP و هنرمند ممتاز EFIAP از فدراسیون بین المللی هنرعکاسی فیاپ ( فرانسه )
انتخاب شده بعنوان سفیر افتخاری عکاسی ایران در سال ۲۰۱۷ و دریافت مدال برنز HPS Bronze Medal بعنوان بهترین شرکت کننده از جشنواره بین المللی هلینک یونان
دریافت مدال حقوق بشر سازمان ملل متحد برای مجموعه عکس سالمندان
دریافت جایزه عالی مرکز فرهنگی سازمان ملل متحد ( یونسکو )
برندة جایزه بزرگ ( GRAND PRIX) نمایشگاه بین المللی دین و دینداری در جهان از کشور لهستان
ودریافت جوایز متعدد دیگری از نمایشگاههای ملی و بین المللی از جمله :
دریافت مدال طلای انجمن عکاسی آمریکا ( PSA) از هفتاد و سومین نمایشگاه بین المللی عکاسی خبری ویلمینگتون آمریکا
دریافت مدال طلای انجمن عکاسی آمریکا (PSA) از نمایشگاه بین المللی عکاسی ( آریزونا )آمریکا
دریافت مدال طلای انجمن عکاسی آمریکا (PSA) از نمایشگاه بین المللی عکاسی ایرلند
دریافت مدال طلای نمایشگاه بین المللی اتریش در بخش ( کودکان جهان)
دریافت مدال طلای فدراسیون جهانی هنر عکاسی (FIAP) از نمایشگاه بین المللی اسمث ویک انگلستان
دریافت مدال طلای فدراسیون جهانی هنر عکاسی (FIAP) از نمایشگاه بین المللی بوکووینا رومانی 2007
دریافت مدال نقره فدراسیون جهانی هنر عکاسی (FIAP) از نمایشگاه بین المللی سنگاپور
دریافت مدال برنز فدراسیون جهانی هنر عکاسی ( FIAP) از نهمین نمایشگاه بین المللی اسپانیا
دریافت مدال برنز فدراسیون جهانی هنر عکاسی ( FIAP) از سی ودومین نمایشگاه بین المللی ( آلگارو) پرتغال
دریافت مدال برنز فدراسیون جهانی هنر عکاسی ( FIAP) از نمایشگاه بین المللی یورو-پیکمرا بلژیک
دریافت مدال برنز فدراسیون جهانی هنر عکاسی ( FIAP)و جایزه ی نقدی از هفتمین نمایشگاه بین المللی غلبه بر معلولیت ،اسپانیا
در یافت مدال طلای IIWFو PSA mid Atlantic از هفتاد و چهارمین نمایشگاه بین المللی ویلمینگتون آمریکا2007
دریافت مدال RACAL از سی وسومین نمایشگاه بین المللی ( آلگارو) پرتغال 2007
دریافت جایزه و مدال طلای « آل ثانی» از کشورقطر
دریافت مدال فدراسیون ملی ایتالیا FIAF و دریافت دو مدال طلا و برنز از نمایشگاه بین المللی ونیز ایتالیا
دریافت هفت مدال و نشان ویژه از نمایشگاه بین المللی عکاسی ( آساهی شیمبون) ژاپن
دریافت مدال و جایزة ویژة (دیوید استون) از نمایشگاه بین المللی عکاسی خبری آریزونا – آمریکا
دریافت دو جایزه و تندیس « اورهان هولدینگ» از دومین نمایشگاه بین المللی ترکیه
دریافت مدال افوسر از ششمین نمایشگاه بین المللی اسپانیا
دریافت مدال شایستگی از انجمن عکاسی سنگاپور
دریافت جایزه( فوتزیتا ) از نمایشگاه بین المللی محیط زیست لیتوانی
دریافت جایزه ویژه ، لوح و مدال افتخار از چهاردهمین و پانزدهمین نمایشگاه بین المللی اسلاید ایتالیا
دریافت هشت روبان آبی افتخار (فیاپ )فدراسیون جهانی هنر عکاسی
دریافت ۳ روبان قرمز افتخار (PSA) انجمن عکاسی آمریکا
دریافت دیپلم افتخار از نمایشگاه بین المللی عکاسی پلوودیف 2014 بلغارستان
دریافت دیپلم افتخار انجمن عکاسی وارنا کشور بلغارستان
کسب مدال برنز جشنواره ایموشن بوسنی و هرزگوین
و دریافت جوایز متعدد از نمایشگاههای داخلی از جمله : دریافت جایزه اول بخش اجتماعی پنجمین جشواره مطبوعات دریافت جایزه اول بخش محیط زیست نمایشگاه سالانه عکس ایران دریافت جایزة اول و دریافت دیپلم افتخار نمایشگاه عکس روزنه ها از سازمان میراث فرهنگی و نمایش آثار در بیش از شصت و پنج کشور جهان
در دنیایی که تصاویر تاثیر شگرفی در فرایند زندگی انسان دارند و بیانگر احساسات ، عواطف و نشانه های بشری می باشند ، دوربین عکاسی برای من واسطه ای است که می توانم برداشت های بهتر و عمیق تری از پیرامون خود داشته باشم و اعتقاد دارم عکس هایم زمانی مرا راضی می کنند که هم رابطه ای با خودم ایجاد کنند و هم مخاطب را در کنکاشی فکری به تمرکز و تعمق وا دارد . همواره تلاش می کنم آثارم نگاهی را دنبال کند که مخاطب در برابر آن منفعل نباشد و تنها به زیبایی های بصری آن بسنده نکند.
در اغلب موضوعاتی که عکاسی می کنم مسائل انسانی پر رنگ تر است ، هرچند رویکرد به عکس های ذهنی مرتباً فکر مرا به خود مشغول می کند و مایلم فراتر از بیان های محدود و دیدگاه های عام به گسترة این نوع عکاسی نیز بپردازم و با پرداختن به آن دید بازتری در بیان موضوعات بیابم.
Ebrahim BAHRAMI, AFIAP,EFIAP Iran
Ebrahim Bahrami, born in 1967, is director of Abgineh photographic Research and Studies Institute, member of the founders of Khorasan photographic Society and teacher and researcher of photography. He has been chairman, organizer and Jury member of more than 60 national & international Exhibitions. He is a master in photographic digital printing.
He has experiences of years of Documentary, Photo Travel, Portrait and Creative photography. Ebrahim is a Member of the International Federation of Photographic Art- FIAP. He received several awards in national & international exhibition including:
Human Rights medal, UN ( united nations) for the collection of "Aged People",
The Excellence prize of UNESCO,
Winner of GRAND PRIX from Photographic Competition religions and religious in the world-Poland 2007
Gold medal of American photographic society (PSA), from 73rd Wilmington International Exhibition of Photography (WIEP). USA
Gold medal of American photographic society (PSA), from Arizona International Exhibition of Photography USA
Gold medal of American photographic society (PSA), from International Exhibition of Photography- Irland
Gold medal of Austrian international photo exhibition, section of children,
Gold medal of FIAP from 32th smethwick International photographic
Gold medal of FIAP from Bucovina mileniull 3th International salon of Photographic Art
Gold medal of Al-Thani Award for Photography
Silver medal of FIAP And Medal of Merit from Singapore International Photography Festival
Bronze medal of FIAP from Emotion festival bosnia and herzegovina
Bronze medal of FIAP from 9th international photo exhibition (Spain)
Bronze medal of FIAP 32th International Algarve Photo Salon-Portugal
Bronze medal of FIAP Euro-Picamera Belgique
Gold & Bronze medal of Venice international photo exhibition, Italy,
7 medals and special sign of Asahi Shimbun international photo graphic salon Of Japan
Special prize (David Stone) from Photo Journalism international photo exhibition ( Arizona USA)
Two Orhan Holding Awards from 2nd international photography exhibition (Turky)
Afocer medal from 6th Biennal Aqueducte international photography (Spain)
Futzita prize from international photo exhibition on ecology,( Litvania)
Special prize, honorable mention and medal of international slide exhibition of Italy,
Honorary Diploma from photographic Society of Varna , Bulgaria 214
Diploma international photography plovdiv , Bulgaria 214
seven blue ribbons of honorable mention FIAP
Two red ribbons of honorable PSA
Medal of Federazione Italiana Associazioni Fotografiche( FIAF), Italy
thrid prize ( cash prize) & Bronze medal of FIAP from XII International photographic Contest “Overcoming disabilities” 2012 (Spain)
First prize in the social section of the 5th press photo festival (Iran)
First prize of ecology photo exhibition in 3th Annual Iran photo Festival
First prize and honorable mention of Cultural Heritage Organization, Iran
( نمایشگاه عکس « ایندوس » آثار هشت عکاس ایرانی در تالار شهر مشهد )
نمایشگاه عکس « ایندوس » در برگیرنده ی ۵۶ اثراز نگاه های متفاوت هشت هنرمند عکاس ایرانی ( محمدحامد اسدی/معین صالحی/ندا صیامی / رسا قوام شهیدی / معین کاظـمی/مژگان کنعانی/قدیر وقاری/شیدا یزدانی ) از سرزمین هندوستان است که از تاریخ پانزدهم لغایت ۲۱ تیرماه در « نگارخانه ی شهر » در مشهد برگزار شده است .
هندوستان با تنوع فرهنگیِ بسیار، دارای تاریخی کهن و پرباری است ، سرزمینی با نژادها، آیینها، و فرهنگهای گوناگونی با صدها زبان و هزاران گویش و لهجه هایی متاثر از فرهنگ و اقوامِ مختلف است ،تمدنِ ایندوس در این کشور، اقوام و فرهنگ های مختلفی از این سرزمینِ پهناور را همچون شاهرگی اقتصاد، مذهب و زندگی اجتماعی این مناطق را به یکدیگر پیوند داده است .
قلمرو «عکاسی» بعنوان هنری که توانسته نقش بی بدیلی
در ارتباطات اجتماعیِ عصرِ حاضر داشته باشد ، اهمیتِ ویژه ای در شناخت بصریِ اینگونه
فرهنگ ها و موقعیتهای مختلفِ جوامع بشری دارد ، که از طریق پرداختن به لایه های
درونیِ زندگیِ انسان امروزی ، شناخت عمیقی از جهان هستی و محیط اطرافمان به ما می دهد.
هرکدام از عکاسان این نمایشگاه ، از زاویه دید شخصیِ خود به موضوعاتی همچون ، آیین ها و مراسم ، مذهب ، هنر ، چهره ،
کار و زندگی و همچنین معماری این کشور
پرداخته اند.
این مجموعه ی عکس، در مدت زمان برپایی یازدهمین کنفرانس بین المللی هنر عکاسی دام دام هند، که عکاسان آن بعنوان میهمان در آن حضور داشتند درشهر های دهلی نو، کلکته ، آگرا ، جیپور و دیگرمناطق مختلف هندوستان عکاسی شده اند.
موسسه تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه
همیشه با این سخن موافق بوده ام، که با احساس ترین افراد جامعه دل سوزان جامعه اند. این بار سخن صمیمیت، خلاقیت، احساسات خوب عکس و توانایی مثبت عکاس است .
مهم نیست که ما به چه درجه ای از تفکر رسیده باشیم، مهم آنست که چگونه آن را به مرحله اجرا برسانیم و در واقع حس خود را که متکی بر دیدن خود است به کار گرفته و ارتباطی را که باید با مخاطب برقرار سازیم، بتوانیم خود را به او نزدیک کنیم .
شما اگر ظاهر زیبا و تمیزی دارید افراد متکی به حس باصره را به سوی خود جلب می کنید و اگر با لحن آرام و زیبایی سخن می گویید، توجه افراد متکی به حس سامعه به طرف شما جلب می شوند وچنانچه احساسات وهیجانات دیگران را در برخورد تحریک می کنید افراد متکی به حس لامسه را مجذوب خود کرده اید .
حالا اگر برای عکس خوب تلاش می کنید وهدفی از قبل برای خود طرح ریزی کرده اید، باید بتوانید در هر شرایطی اتکاء خود را به هدف از پیش تعیین شده خود سوق دهید . بارها دیده ام و خوانده ام عکاسان خوب دنیا با این نوع عکاسی حمایت های عمومی را به خود جلب کرده اند، و خیلی هم در کارشان پیشرفت داشته اند .
حالا حتماً خواهید گفت، ما که هر چه تلاش کردیم به بن بست خوردیم، واتفاقاً همان کوچه ای که وارد آن شدید و در انتها راهی به جایی نمی برد ذهن را در واقع تقویت کرده است تا مسیر مناسب را پیدا کرده است.
برای به وجود آوردن یک محرک حسی در خود باید خود و یا آن سوژه را در حالت مورد نظر قرار دهید مثلاً اگر دوست دارید عکس بگیرید که بیننده احساس تنفر نسبت به محیط داشته باشد و یا به عکس با نظری خوش، باید بتوانید رابطه را حسی در خود حل کنید که در واقع هر چه محرک کم نظیرتر باشد، تأثیرش بیشتر است .
بارها این تجربه را دیده ام که یک عکس خوب باید برخوردار از حس خوب باشد که توسط عکاس نشان داده شود .
در خیلی از مواقع بوده که عکاس آگاهانه و یا ناخودآگاه از چنین موردی سود برده است . درحقیقت این افراد قادرند با زبان غیر شفاهی با عموم مردم رابطة صمیمانه برقرار کنند .
زمانی که به رنگین کمان نگاه می کنید چه احساسی به شما دست می دهد؟
اگر چه در رنگین کمان تنها چند رنگ اصلی و غیر اصلی را می یابیم که با نظمی شگفت انگیز کنارهم قرار گرفته اند و در واقع نشان گر وحدت رنگهاست . رنگین کمان و بسیاری از چیزهای دیگر محیط زندگی ما، یک محرک حسی اند که در ارتباط با احساسات و هیجانات خاصی قرار دارند .
به عبارتی ساده با نگاه کردن به رنگین کمان احساساتی مانند:زیبایی، عظمت و لطافت در ما ایجاد می شود .
محرک حسی که ما آن را عامل اصلی در عکاسی می دانیم می تواند دیدن یک شیء و یا تماس با چیزی باشد . به عبارت دیگر ممکن است آن را ببینیم و یا بشنویم و یا حتی آن را لمس کنیم، در مثال رنگین کمان با مشاهده کردن به آن محرک، حس خاصی را برانگیخته ایم تا پیام به مغز ارسال شود . و سپس ما آن را ثبت کنیم و انتقال دهیم، جهان پر از محرک های حسی است که تأثیر برخی از آنها عمیق و برخی سطحی است که ما در برابر آنها واکنش نشان می دهیم . یک عکس خوب باید دارای تأثیرات حسی خوبی باشد وتنها عکس برداری صرف نباشد.
مجموعه هنری و مجموعه داری/ سوزان سونتاگ/ / / ترجمه فرزانه دوستی
لذت جمع کردن از کودکی با ماست. جمع کردن سنگهای رنگی کنار ساحل، عکسهای آدامس، یادگاریهای قدیمی؛ لذت داشتن مجموعه ای منحصر به فرد و از آن خود. لذت جستوجویی همیشگی در مسیر کمال. سوزان سونتاگ، که بنای رمان «شیفته آتشفشان» خود را بر زندگی یک مجموعهدار آثار نقاشی گذاشته بود، در متنی که میخوانید از کسانی میگوید که این دلمشغولی را هرگز از دست نمیدهند. چه مجموعهدار سکه باشند چه نقاشی چه عکس، لذت جمع کردن همیشه با آنهاست.تا میبینی اش قند توی دلت آب میشود، ولی به روی خودت نمیآوری. نمیخواهی صاحب الانش بفهمد چقدر برایت با ارزش است. نمیخواهی قیمت را بالا بکشد یا مبادا کاری کنی که اصلا نفروشد. پس بی محلی میکنی، خودت را میزنی به آن راه، میروی سراغ مورد بعدی یا شاید هم بروی بیرون و بگی دوباره برمیگردی. در نقش کسی فرو میروی که کمی علاقمند هست ولی هول نشده. نظرش جلب شده، حتی وسوسه شده اما اغوا و جادو نشده. کسی که به صرف اینکه تصاحبش کند حاظر نیست بیشتر از قیمت اولیه دست به جیب شود. مجموعه دار یک بازیگر است. شادی مجموعه دار هیچ وقت خالص نیست، همیشه یک تشویشی همراه دارد. چون همیشه چیز بهتری آن بیرون وجود دارد، شاید یک چیز مهم تر.
برای اینکه یک قدم به سمت تکمیل مجموعه آرمانیش بردارد، باید به دستش بیاورد. اما این مجموعه آرمانی که هر مجموعه داری برایش له له میزند، خیال باطلی است. یک مجموعه کامل از چیزی خاص، آن کمالی نیست که مجموعه دار پیاش میگردد. هیچ بعید نیست کل آثار یک نقاش معروف مرحوم، گوشه قصر یا کشتی یا سردابه کسی افتاده باشد. (همه آثار؟ از کجا معلوم اثر دیگری در کار نباشد؟) حتی اگر مطمعن باشی آخریش را هم گیر آوردهای، بلاخره احساس رضایت داشتنت کم کم میخوابد. مجموعه کامل مجموعه مرده است. هیچ آتیهای ندارد. همین که تمامش میکنی چیزی از لذت دوست داشتنش کم میشود. چیزی هم نمیگذرد که میفروشیاش یا اهدایش میکنی و شروع میکنی به جست و جویی تازه.مجموعههای خوب بزرگند ولی کامل نیستند: میل به کمال دارند. همیشه یکی دیگر هست. حتی اگر همه چیز را به دست آورده باشی باز هم دنبال یک نسخه بهتر یا قدیمی تر از آنچه داری هستی. یا در مور اشیا تولید انبوه مثل سفالیه، کتاب یا صنایع دستی یک کپی برای روز مبادا که نکند نسخه اصلی گم شود، دزدیده شود یا بشکند یا خراب شود. یک مجموعه پشتیبان، یک مجموعه در سایه.
یک مجموعه خصوصی بینظیر، عصاره چیز هایی است که شورآفرین و مهیج هستند. نه تنها همیشه چیزی برای افزوده شدن به آنها وجود دارد، بلکه پیشاپیش هم بیش از انتظارند. میل مجموعه دار به زیادت و کثرت است، به وفور. بیش از حد ات و برای او کافی. کسی که تردید میکند و میپرسد:«یعنی لازمش دارم؟ این یکی واقعا ضروری است؟» مجموعه دار نیست. مجموعه همواره چیزی بیش از ضرورت در خود دارد.
گذری بر عکاسی ایران در سالی که گذشت ( ۱۳۹۶)
زانیار بلوری / سایت عکاسی
سال
۱۳۹۶ به لحاظ اتفاقات و حوادث اجتماعی،
سیاسی و اقتصادی سالی پرتنش بود؛ از زلزلهی کرمانشاه و سقوط هواپیما و غرق شدن
کشتی گرفته تا انتخابات ریاست جمهوری و حمله به مجلس و بالا رفتن قیمت ارزهای
خارجی. حوادث و اتفاقاتی که غیر از تصاویر ثبتشده آن توسط عکاسان خبری و بالا
رفتن قیمت تجهیزات عکاسی شاید تاثیر چندان زیادی بر روند کلی عکاسی نداشت.
جشنوارهها:
امسال نیز
همچون سالهای گذشته ترافیک جشنوارههای متعدد عکاسی در طول سال برقرار بود و بازار
عکاسی جشنوارهای (با آمار تقریبی هرماه، ۲
و نیم جشنواره) از هر بازاری گرمتر. جشنوارههایی با موضوعات آیینی و مذهبی که
بیشتر اسپانسر دولتی داشت تا معدود جشنوارههای خاص با اسپانسر شرکتهای تولیدی،
همه با هم در کنار جشنوارههای برگزارشده توسط انجمنها و نهادهای عکاسی، سال
شلوغی برای عکاسان جشنوارهای رقم زده بود. از سوگوارههای عاشورایی «بیرجند»، «میراث عاشورا در قاب عکس»،
«خط سوم»
تا جشنوارههایی با موضوعات فرهنگی-مذهبی همچون «وقف، چشمه همیشه جاری»، «تقریب»، «خانه دوست»، «موقوفات تهران».
از جشنوارههایی با تمرکز بر شهر و منطقهای خاص همچون «قلب تهران»، «شیراز امروز»، «بیرجند در قاب ایران» و «جشن عکس هرمزگان» و «چشمانداز توسعهی ایران و چین» تا جشنوارههای نهادهای عکاسی
همچون «دوربین.نت»+ + ، «ده روز با عکاسان»، «تصویر سال»، «شید» + + و «عکس خیام».
در کنار
جشنوارههای بخشهای صنعتی و خصوصی همچون «خودرونما»، «عکس معدن»، «نورنگار» و «زندگی زیباست»، دانشگاهها نیز با «سالانهی عکس دانشجویان دانشگاه تهران»
و «جشنوارهی عکس
نقره، جشن عکس دانشگاه هنر» سهمی در این جریان داشتند. علاوه بر این،
در کنار این جشنوارهها، در هفتمین و هشتمین حراج تهران نیز، شب پر رونقی از لحاظ فروش برای عکاسی
ایران رقم خورد.
نمایشگاههای گروهی:
نمایشگاههای
گروهی عکس احتمالا تنها رویدادی در سال ۹۶
است که بتواند با تعدد جشنوارهها رقابت کند. تعداد بسیار زیاد نمایشگاههای گروهی
با رویکردهایِ مناسبتیِ مختلف اعم از سیاسی، تاریخی و هنری در سال ۹۶ کاملا محسوس است. برای مثال فقط موزهی عکسخانه شهر هشت
نمایشگاه با عنواین مختلف در سال ۹۶ برگزار کرد. نمایشگاههایی چون «کارگران»، «اماکن مذهبی»، «مسافران»، «عکسهای قدیمی رشت»، «عکسهای تاریخی سوگواران»،
«مردم معمولی»،
«مستند انقلاب»،
«دروازههای
طهران قدیم» که معمولا با نشستهایی نیز همراه بود.
گالریهای
خصوصی نیز هر کدام با یک یا چندین نمایشگاه گروهی سهم زیادی در این تعدد داشتند.
برای مثال گالری راهابریشم با نمایشگاههایی چون «انباشت»، «کمی دورتر»، محسن با «دالهای ضمنی»، «پرتفولیوی۲»، هپتا با «مزامیر سکوت»، «سیتوپلاسم»، تم با «اربن»، «خانهای که در
آن دوستت دارم»، مهراوا با «موزهی میهنپرستی»، آرته با «منظر»، بنیاد کاف با «پوسته»، پروژههای آران با
«آثار عکاسان
جوان ایرانی»، ای جی با ««تصویر کوچک، آینه بزرگ» و ... .
امسال علاوه
بر اکثر جشنوارهها که دارای بخش موبایلی بودند، نمایشگاههای گروهی «عکاسی با موبایل»
نیز همچون سالهای گذشته هم در تهران و هم در شهرستانها دایر بود. برای مثال «تهران شهر زندگی» در خانهی
هنرمندان ایران، «خانواده بشر»
+ + در مشهد و حتی «تهران به روایت تلفن همراه»
در پاریس.
همچنین «یک تکه زندگی» یادبودی برای
عباس کیارستمی در گالری ایوان، «این ما هستیم، نه آنها» آثار بیست عکاس مستند در گالری آریانا و
«آتش سرد»
آثار عکاسان جنگ در گالری سلام، از نمایشگاههای گروهی بزرگ و پرمخاطب و البته تا
حدودی پر حاشیهی امسال بودند.
در سال ۹۶ نیز به رسم چند سال گذشته شاهد حضور
آثار عکاسان ایرانی در نمایشگاههای گروهی خارج از ایران بودیم اما در این میان
بزرگترین و پر تعدادترین حضور عکاسان ایرانی در فستیوال آرل فرانسه با نمایشگاه «ایران؛ سال ۳۸» رقم خورد که در پروندهی «عکاسی ایران
خارج از ایران» در سایت عکاسی به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
اگر تعداد نمایشگاههای گروهی که در شهرستانها
برگزار شد را به تعداد
نمایشگاههای گروهی این سال اضافه کنیم، به آماری بالغ بر چهار نمایشگاه گروهی در ماه
خواهیم رسید که در نسبت به تعداد نمایشگاههای انفرادی جالب توجه است.
نمایشگاههای انفرادی:
در میان نمایشگاههای برگزار شده توسط
عکاسان قدیمی و با سابقه، از اتفاقات خوب سال ۹۶ میتوان به نمایشگاه «سیب سوم» یحیی دهقانپور و
نمایشگاه «انقلابیون»
کاوه کاظمی، هر دو در گالری آران اشاره کرد. همچنین در این سال، عکاسان شناخته شدهای
چون مریم زندی (چهرههای ۵، سیمایی از موسیقی معاصر ایران در گالری
ایوان)، ابراهیم حقیقی (خانه ابری
در گالری گلستان) و نادر داودی (نادر داوودی با یک واو کمتر در گالری ایوان) همراه و همپای نسل
فعلی عکاسی ایران همچون نیوشا توکلیان (میدانم چرا شورشی آواز سر میدهد در گالری آبانبار)، پیمان
هوشمندزاده (خشک
در گالری ایجی)، گوهر دشتی (خانه در گالری محسن)، امید صالحی (اینجا، من دو اسم دارم در
گالری راه ابریشم) و محمد غزالی (بد و بدتر در گالری آبانبار) آثار خود را در معرض دید مخاطبان
قرار دادند.
ساسان ابری با نمایشگاه «در معرض»
در گالری محسن، تهمینه منزوی با نمایشگاه «گذشتهی استمراری» در گالری راه ابریشم، محسن شاهمردی با
نمایشگاه «دوردست» در گالری امکان، سارا ساسانی با نمایشگاه «ویرانی» در گالری آرته،
امین طلاچیان با نمایشگاه «قطعهی ۴۱» در گالری اُ، سروش
کیایی با نمایشگاه «برج آهن»
در گالری آرته، آرش اکبریسنه با نمایشگاه «فضولی در تهران» در گالری
الهه، مرضیه رشیدی با نمایشگاه «کنار» در گالری امکان و ژیلا مختاری با نمایشگاه «دیوانگی منهای یک ثانیه» در
گالری شیرین، از جمله عکاسان جوانتری بودند که در سال ۹۶ نمایشگاه انفرادی برگزار کردند.
همچنین چند نمایشگاه از آثار عکاسان خارجی
در گالریهای داخل ایران به نمایش گذاشته شد که از مهمترین آنها میتوان به نمایشگاه
««طبع و فروش در
ایران ممنوع است» از هنرمندان مطرح معاصر برومبرگ و شانارین در گالری
ایجی، نمایشگاه «آرنو فیشر»
عکاس شناختهشدهی آلمانی در گالری راه ابریشم و نمایشگاه «ایران در ابتدای دههی ۵۰» عکسهای یک شهروند کانادایی از ایران قدیم در
گالری فرشته را نام برد. کارگاه چند روزهی عکاس جوان و مطرح آلمانی ولفرام هان با
عنوان «اکتشافات هر
روزه» در پروژههای نیومدیا نیز از اتفاقات قابل توجه امسال بود.
مجلات:
با توجه به گرانشدن نرخ کاغذ، در کنار
پایین آمدن آمار فروش، سال ۱۳۹۶
ظاهراً سال مالی خوبی برای مجلات نبود. با این حال فصلنامهی «حرفه هنرمند» هر
چهار شمارهی ۱۳۹۶ خود را
(شمارههای ۶۳، ۶۴ ،۶۵ و ۶۶) به موقع راهی دکهها کرد. ماهنامهی «هنر
آگه» نیز در نهایت با ۶
شماره (شمارهای ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲) توانست تقریبا هر دوماه یک بار منتشر شود.
در میان مجلههای اختصاصی عکاسی «فصلنامهی
عکاسی» بر خلاف شروع سریع خود در سال گذشته، در سال ۹۶ فقط توانست چهارمین شماره خود را منتشر
کند و «عکسنامه» برای سومین سال پیاپی غایب بزرگ مجلات عکاسی بود. اما
در سال ۹۶ این
نشریات دانشجویی بودند که چراغ مجلات اختصاصی عکاسی را روشن نگه داشتند؛ ششمین شماره «چشمک» نشریهی
عکاسی دانشگاه تهران منتشر شد و «کالوتیپ» نشریهی عکاسی دانشگاه هنر نیز بعد از
سالها با هشتمین و نهمین
شماره در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
یک بار دیگر مجلهی «اطلاعات، حکمت و
معرفت» در سال ۹۶ شمارهی
۱۳۸ خود را به ویژهنامهی «فلسفه و عکاسی» اختصاص داد
تا تعداد ویژهنامههای عکاسی و فلسفهی خود را به رقم چهار برساند و در نهایت
علاوه بر مجلات چاپی سایت عکاسی
و تندیس، در کنار سایتهایی
چون عکسخانه و کارنما هر یک بخشی از بار
نقد و تحلیل نمایشگاههای عکاسی داخلی و خارجی را کمابیش بر عهده گرفتند.
کتابها:
بازار انتشار کتابهای عکاسی به لطف
انتشارات پرگار در سال ۱۳۹۶
پر رونق بود. این انتشارات علاوه بر تجدید چاپ برخی کتابها (کتاب ۲ جلدی فتوژورنالیسم اثر کنت کوبر)
پنج عنوان کتاب جدید را در سال ۹۶
روانه بازار کرد:
- کتاب «عکاسی مقدماتی»
نوشته اسماعیل عباسی
- کتاب «مجموعه عکس
چیست؟» نوشته اسماعیل عباسی
- کتاب «چهار هنرِ
عکاسی، جستاری فلسفی» نوشته دومینیکمکآیور لوپس
- کتاب «عکاسی دیجیتال
و ACR» نوشته ساسان پناهی
- کتاب «من رییس جمهور
ایرانم» مجموعه عکس امیر نریمانی
از کتابهای عکس مهم امسال میتوان به
کتاب انقلابیون کاوه کاظمی
اشاره کرد که همزمان با نمایشگاه او در گالری آران توسط انتشارات نظر منتشر شد. از
نشر نظر همچنین کتابهای عکس رومین محتشم
و تهمینه منزوی منتشر شد و
نشر چشمه نیز دو کتاب عکسِ «بوشهر» بهمن جلالی و «صد» پیمان هوشمندزاده را روانه
بازار کرد. همچنین مریم زندی،
مرتضی پورصمدی، سید مهدی
حسینی، فرزین ناظمزاده
و علی شکری
دیگر عکاسانی بودند که کتابهای عکس آنها در این سال منتشر شد.
از دیگر کتابهای عکاسی امسال در بخش
فنی میتوان به کتاب ترکیببندی در
عکاسی، نوشتهی لوری اکسل، انتشارات آبان، کتاب هنر عکاسی (رویکردی به بیان شخصی در
عکس)، نوشتهی بروس بارنبام، انتشارات پشتون و کتاب ذهن عکاس، نوشتهی مایکل
فریمن، انتشارات آبان اشاره کرد. همچنین در بخش نظری کتابهای تاریخنگاری و عکاسی
(جستارهایی پیرامون عکس به مثابهی سندی تاریخی) مجموعه مقالاتی با ترجمهی محمد
غفوری از نشر آگه، تکان نخور
خاطراتِ همراه با عکسِ سالی مان از انتشارت حرفه هنرمند، ذن در هنر عکاسی خیابانی اثر اریک کیم از انتشارات تیسا و از آشوب ادراک تا ستایش عکس
(۳ جلدی)
به نویسندگی کاوه فرزانه از انتشارات
پازینه را برشمرد.
اگرچه تمرکز بیشتر فعالیتهای عکاسی،
همچون همیشه، در شهر تهران بود اما امسال نیز شاهد رشد فعالیتهای عکاسی در شهرستانها
بودیم؛ از برپایی نمایشگاه عکس تا برگزاری جشنوارهی عکاسی و حتی چاپ کتاب. از
جمله شهرهای فعال امسال در زمینهی عکاسی میتوان به شهرهایی چون اصفهان، ، شیراز،
ارومیه، مشهد، بندرعباس، تبریز، اردبیل، بیرجند، اراک، رشت، بوشهر، سنندج، گرگان،
کرمان، کاشان، یاسوج، همدان، خنج، کنگان و شهریار اشاره کرد.
سال ۱۳۹۶ همچنین با درگذشت دو عکاس همراه بود؛
علیرضا سلطانیشاد،
عکاس پیشکسوت مطبوعاتی و عضو ادوار هیات مدیرهی انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران
و شاهرخ حاتمی عکاس بزرگ و
پیشکسوت ایرانی در عرصهی فتوژورنالیسم که آثاری جهانی خلق کرد. با این حال سال ۹۶ سال چندان بدی برای عکاسی ایران
نبود.
امید است همچون سال ۱۳۹۶، در سال جدید نیز روند رو به افزایش
فعالیتهای عکاسی بردوام باشد، صد البته به شکلی که این افزایش با بالا رفتن سطح
کیفی فعالیتها نیز همراه باشد و تنها شاهد تکرار اتفاقات متعدد نازل و باری به هر
جهت نباشیم.
"در خلوت تنهایی یک عکاس"
«گفتاری برمجموعه عکس " تنهایی" آرزو قاسمی»
« امیر حاجی عباسی »
تصویر دو آب پاش فیروزه ای رنگ پلاستیکی با فاصله ای کم از هم و بصورت واژگون در جلوی کادر و رها شده در پهنه ی وسیعی از چمن های تازه کوتاه شده ی هموار، یکی از عکس های مجموعه ی« تنهایی» از آثار آرزو قاسمی است. همانطور که چشم در راستای منطقی دید از پایین کادر به بالا می رود ،در مرز یک سوم بالای کادر و در راستای طول ، دو ردیف موازی از سنگ قبر های غیر همسان ، درختان انبوه بی برگ و آسمانی ابری به چشم می خورد و با وجود رنگی بودن این عکس، تم آبی حاکم برآن حس سرمای هوای موجود در فضای عکس را بیشتر می کند. در دیگر عکس های این مجموعه ، اشیاء رها شده در یک فضای سرد و بی روح و فاقد حضور انسانی به همراه تم غالب رنگ سرد، خودنمایی می کند. در این مجموعه هر شیء روایت جدیدی را شروع می کند ، و به رغم نداشتن ساختاری داستانی ، مخاطب را از تصویری به تصویری دیگر فرا می خواند.
آرزو قاسمی دانش آموخته گرافیک و بزرگ شده ی شهر مشهد است .آشنایی او به عکاسی نشات گرفته ازهمان دوران تحصیل و گذراندن چند واحد عکاسی است. او مدتی است که از ایران مهاجرت کرده و فعلا مقیم کشور سوئد است .آرزو عکاسی را دغدغه ی اصلی زندگی اش نمی داند و پرداختن به این مقوله را ، تنها برای به اشتراک گذاشتن حس درونی اش با دیگران دنبال می کند.او می گوید سخت ترین دوران مهاجرت ، یعنی سیاه زندگی کردن و عدم اعتماد به نفس که گریبانگیر همه ی مهاجران می شود ، باعث کم شدن ارتباط هایش شده است وحاصل این دوران و محدودیت های دشوار آن را، رسیدن به نگاهی متفاوت به اطراف خود می داند.
دیدگاهی شخصی که در آن اشیاء برایش ماهیتی جدید پیدا کرده اند. او در این مکاشفه پا را از نشانه های فیزیکی و بصری اشیاء فراتر گذاشته و در پی درک رموز معنایی آن است .رابطه تعدد با معنای اشیاء و فضا های خاص در این مجموعه ، یاد آور نظریه ی "جیوردانو برونو" در تعریف از فضا است که می گوید: فضا مجموعه ای است از روابط میان اشیاء. اینگونه است که پیرامونش پر می شود از نشانه های انتزاعی و او نسبت به این اتمسفر، دریافتی وسیع تر پیدا میکند. در نگاه اول ، وی از اشیاء به عنوان یک سوژه استفاده کرده تا ابژه ی غم انگیز و درونی اش را در برهه ای از زمان منجمد کرده و به مخاطبش تحویل دهد . لیکن با نگاهی عمیق تر اینگونه می شود نتیجه گرفت ، که او سعی دارد در تنها ترین لحظاتش با ثبت این اشیاء فضای خالی درون اش را که با دل کندن از علایقش ،در طی دوران مهاجرت بوجود آمده است را پر کند. عکس های قاسمی به لحاظ ، ترکیب بندی پیچیدگی کمی دارند و در اکثر موارد نقطه ی قوی مورد نظر عکاس در مرکز تصویر قرار داده شده است و به طبع آن خالق اثر ، نگاه مخاطب را، تنها به دیدن آنچه مد نظرش بوده هدایت می کند. ته رنگ آبی حاکم بر تمام عکس ها، به حال و هوای مجموعه کمک می کند، اما اغراق و اصرار به غلظت این رنگ در آسمان های غالبا ابری ،به شکلی بی معنا و غیر واقعی می نماید و به نظرم این نقطه ضعفی برای این مجموعه به حساب می آید.
آرزو قاسمی در حال حاضر به اجبار زمینه ی انتشار بیرونی که برای آثارش انتخاب
نموده نشر در فضای مجازی است ولی هدف گذاری وی در آینده برگزاری نمایشگاه و چاپ
کتاب در کشور سوئد است تا به این وسیله جایگاه خود را به عنوان هنرمند تثبیت کرده
و مخاطبین جدیدی را نیز بیابد.
پی نوشت:
- سیاه زندگی کردن اصطلاحی است بین مهاجرین غیر قانونی به معنای زندگی مخفی تا پایان مهلت ویزا در کشوری که قرار است در آن ثبت نام کنند
- Giordano Bruno
منابع
- انسان در محاصره اشیاء" میترا فردوسی"
- مصاحبه اختصاصی با خانم آرزو قاسمی
- http://www.bbc.com/persian/interactivity/debate/story/2005/11/051119_h_immigrant_pshyco.shtml