هدیه سادات میرمرتضوی/ سرویس هنر خبرگزاری رضوی
یوریک کریممسیحی شاکی و غمگین است و دلش گرفته از زبانی که به ابتذال کشیده شده. از عکاسی که دستش از بس روی دکمه شاتر رفته درد میکند ولی دریغ از یک عکس خوب که در میان تصاویرش دیده شود. میگوید شاید نتواند برای این این جامعه ابتذالزده کاری بکند. ولی خوشحال است که میتواند به بهانه یک دورهمی صمیمی، دغدغههایش را با دیگران در میان بگذارد. در دومین نشست تخصصی عکاسی از سلسله نشستهای "آن" در بنیاد بینالمللی امام رضا(ع)، یوریک کریممسیحی مهمان عکاسان مشهدی شده است. او که به قول کیارنگ علایی دبیر این نشست، یک ذوالفنون به معنای واقعی است. هنرمندی چند بُعدی و صاحبنظر در حوزههای عکاسی و ادبیات که در عصر پاییزی نوزده آبان، به نشست "آن" آمده تا علاقهمندان را با مبحث «مکالمه عکس و زبان پس از رمزگشایی» آشنا کند و به این بهانه، زبان و ادبیات را به هنر عکاسی پیوند بزند.
لذت ادبیات و عکاسی
ساعت 14:15 است و قرار جلسه ساعت 15. ولی با وجود 45 دقیقه باقی مانده تا شروع نشست، صندلیها در حال پر شدن است. شاید تجربه ازدحام جمعیت در جلسه قبل باعث شده عکاسان و هنرجویان عکاسی به این زودی در بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) حضور پیدا کنند. کیارنگ علایی دبیر نشست در تلاش و تکاپو است و یک لحظه هم نمینشیند. مدام از این طرف سالن به آن طرف در حرکت است. با مهمانان خوش و بش میکند و برای آنها که جایی ندارند، جا پیدا میکند. هر چند در این جلسه هم در نهایت، عدهای مجبور میشوند بایستند و برخی هم نشسته روی زمین به صحبتهای استاد یوریک کریممسیحی گوش بدهند. استادی که بنا به گفته دبیر نشست عکاسی "آن"، بیشتر سبقهاش به طراحی گرافیک و کاریکاتور در دهه 70 برمیگردد. خالق کتابهایی در عرصه ادبیات مانند "نفس عمیق"، "بزرگراه بزرگ"، "جاده"، طبقه همکف و آثاری در زمینه عکس مانند: "نگاهم کن، خیالم کن"! "عکس و دیدن عکس"، "شب سپیده میزند باری دیگر"، "مقدمهی پشت صحنه سینمای ایران" و "اول شخص مفرد" است. حالا فضای سالن پر شده از مشتاقان و بالاخره استاد کریممسیحی هم وارد میشود و با صمیمیت به حاضرین سلام میکند. کسی که به تعبیر کیارنگ علایی، خصوصیت بارزش مهربانی و حمایتگری است و قدرت تاثیرگذاریاش بر دیگران و در عین حال داشتن روحیه فوقالعاده حساسی که از ویژگیهای هنرمندان اصیل است. علایی که خود از عکاسان سرشناس است و دستی هم بر قلم دارد، در وصف مهمان جلسه میگوید: «یوریک کریممسیحی هنرمندی استثنایی در حوزه ادبیات و عکاسی است. آشنایی من با او با کتاب "رویا، شادی، خاطره و دیگران" بود. کتابی که نشان داده این نویسنده تا چه حد درباره دنیای زنان شناخت دارد. استاد، آخرین اثرش کتاب "صد میدان" را با صد داستان موقعیت از میدانهای صدگانه نارمک تهران نوشته که فصل مشترک مکانها و آدمها، اثری جذاب به وجود آورده است. او با کتابهایش در زمینه عکاسی کمک کرده به کسانی که نه میخواهند خیلی جدی به عکاسی بپردازند و نه وجه ادبیات داستانی
به شکل حرفهای برایشان اهمیت دارد. بلکه دوست دارند از ادبیات و عکس لذت ببرند. مانند کتاب "در جهت عکس؛ 39 عکس 39 جستار" که زمان انتشار آن، کمتر نگاهی به این شکل نسبت به عکس وجود داشت و انگار در آن نوعی نگاه شهودی و گاهی متافیزیکی به عکسها دیده میشود. نگاهی که کمک میکند تا عکسها جور دیگری دیده شوند و برای مخاطب عام خیلی جذاب است. در اهمیت و اعتبار این کتاب همین بس که "تری برت" استاد دانشگاه تگزاس شمالی و اوهایو بر آن یادداشت کوتاهی نوشته و نوع نگاه و پرداخت استاد را مورد ستایش قرار داده است» بنا به گفته کیارنگ علایی، یوریک کریممسیحی هنرمندی است با دقت بالا که برای کسی که کار اول او عکاسی نیست، این خصوصیت مورد احترام و ستایش است. او آنقدر نگاه تیزبینی دارد که در یک پرواز صبح زود فرودگاه مهرآباد، کلاغی را که روی بال هواپیما نشسته میبیند و به آن وجه روایی میدهد.
من به فارسی فکر میکنم
حالا نوبت یوریک کریممسیحی است که بعد از معرفی کیارنگ علایی، صحبتش را شروع کند: «امروز سومین جلسهای است که درباره موضوع "مکالمه عکس و زبان پس از رمزگشایی" صحبت میکنم و دوست دارم این جلسه با صحبتهای شما کاملتر از جلسات قبل شود. انتظار دارم انتقاد و مخالفت و نظر بشنوم. لزومی ندارد کسی به من بگوید درست میگویی. بلکه باید بگوید تو غلط میگویی. البته انتقاد در جمع، مرسوم نیست و زمان نسل ما سختتر بود و در دوره نسل شما خیلی بهتر است. بخش اول این نشست را به بحث زبان اختصاص میدهیم و در بخش دوم هم به عکس میپردازیم که ناشی از همان زبان است. کیارنگ عزیز در حرفهایش کلمهای گفت درباره اصالت. من همیشه به طرز خودخواهانهای به خودم برگشتم و هر چه از نظر خودم درست بوده را قبول داشتم و وقتی فهمیدم غلط است آن را پذیرفتهام. به خاطر همین هر اثری دارم از خودم است و به همین دلیل، وقتی کیارنگ میگوید معلوم نیست نوشتههایم نقد و تفسیر و تحلیل است یا یادداشت و بررسی، من کارم را انجام دادهام و شاید اگر این نوشتهها را روز دیگری و تحت حادثهای مثل دیده فیلم یا صحنهای در خیابان مینوشتم، چیز دیگری میشد. همیشه به این وجه پایبند بودهام و به همین دلیل کمکم احساس کردم چقدر زبان اهمیت دارد. در ابتدا فکر میکردم زبان، وسیله ارتباط برقرار کردن و اندیشیدن ماست. اوایل انقلاب در یکی از سخنرانیهای موزه هنرهای معاصر، از یک نفر شنیدم که میگفت: "من به فارسی فکر میکنم". آن شخص، کارگردان بزرگی بود و با او افتخار همکاری داشتم و درباره این موضوع صحبت کردیم. این حرف من را تکان شدیدی داد. آن وقت بود که متوجه شدم من هم مثل او فکر میکنم و موضوع زبان برایم اهمیت ویژهای پیدا کرد. دنبال این موضوع رفتم و به خیلی چیزها رسیدم که اینجا با شما در میان میگذارم».
همه چیز زبان است
این نویسنده و پژوهشگر، در ابتدای مبحث مربوط به زبان، جملاتی را درباره زبان از علمای اندیشه و حکمت نقل میکند تا به قول خودش بهانههایی برای ورود به بحث باشد: «مهمترین جمله را از "هایدگر" شنیدم که میگوید "زبان،
خانه هستی است" و "لیوتار" درباره زبان میگوید: "انسان چیزی جز گزاره زبانی نیست". هایدگر در ادامه، سختگیرانهتر پیش میرود: "زبان خودش با خودش مکالمه میکند". این زبان برای اینکه مکالمه با خودش انجام دهد احتیاج به فضا دارد. این فضا انسان است. یعنی فضا وارد انسان میشود و انسان وسیله مکالمه زبان با زبان خواهد شد. این وسط خودش هم چیزهایی پیدا کرده و خیال میکند زبان بخشی از خودش است. زبان آنقدر اصیل، بزرگ، کلان و همه چیز است که وقتی از "چامسکی" پرسیدند نوزاد که به دنیا میآید زبان ندارد، پس چطور میفهمد وقتی گریه کند مادرش میآید و اگر بخندد پدرش خوشحال میشود؟ چامسکی میگوید نوزاد، این را در دستگاه زبانی خودش میفهمد. دستگاهی که وجود دارد ولی هنوز شکل نگرفته است. اندیشمند خیلی بزرگی به نام "آگامبن"، که اثر ارزندهای با اندیشههای درخشان به نام "بازماندههای آشویتس" دارد، نظر دیگری میدهد. او عقیده دارد ما نمیتوانیم بگوییم حیوان زبان دارد. زیرا حیوان با زبان به دنیا میآید و زبانش با تولد با خودش همراه هست. بنابراین زندگی حیوان تقسیم به دو مرحله نمیشود. ولی زندگی انسان تقسیم به دو مرحله میشود. چون زبان را کشف میکند. نظر من به چامسکی نزدیک است چرا که نمیخواهم تصور کنم بیرون از زبان، چیزی وجود داشته باشد. ما همه چیز را با زبان تصور میکنیم. حتی سکوتمان و خوابی که میبینیم و آنچه میچشیم. حتی چیزی که قادر نیستیم بیان کنیم به ناتوانی ما در چارچوب زبانی برمیگردد. ارسطو در 2500 سال قبل میگوید: "همه چیز زبان است". هایدگر جملهای مهم دارد: "انسان، آفریننده زبان نیست و آفریده آن است". هایدگر اینجا نقطه میگذارد و جملهاش را به پایان میبرد. ولی به نظر من این زایش، بی پایان است. تصور کنید انسانهای نخستین، وقتی میخواستند به دیگری با اشکال بگویند ماموت را چگونه شکار کرده، آن زبان به زبان امروزی ما رسیده است. من تصور میکنم زبان انسان را بالغ میکند و انسان زبان را و هر دو با هم بزرگ میشوند. نکته دیگر درباره موضوع زبان این است که ارسطو و افلاطون معتقد بودند زبان گفتاری، اهمیت دارد نه نوشتاری. اما "دریدا" میگوید: "سکوت و نوشتار از گفتار ارزش بیشتری دارد" این نظر، آشکارا نقطه نظر مقابل ارسطو و افلاطون که به یک تفاوت تاریخی برمیگردد. مثل دکارت که عقیده داشته زیبایی فقط در چیزهای بصری و نه شنیداری است. حالا تصور کنید فقط موسیقی از زمان دکارت تا به حال دچار چه تحولات عظیمی شده است».
زبان در تمدنهای بزرگ
این منتقد برجسته در ادامه صحبتهایش به نکته جالبی اشاره میکند: «من وقتی به خودم اجازه میدهم به جمله دکارت، با تردید نگاه کنم انتظار دارم شما هم همین کار را بکنید. شما با همان زبان شروع کنید و یقینهایتان را کنار بگذارید. یقینها شناور و موقت هستند». کریممسیحی ادامه میدهد: «در جستجو درباره اهمیت دادن به زبان، فکرم سمت تمدنهای خیلی بزرگ و عمده رفت که الان تقریبا از هیچکدام چیزی نداریم. به این 5 تمدن
توجه کردم و همینطور تمدن "اینکاها" در آمریکای لاتین که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. فکر کردم چرا چین و هند که هممرز هستند تمدنشان از هم جداست ولی چین و ژاپن و کره یک تمدن دارند؟ یا تمدن مصر و یونان که خیلی نزدیکاند از هم جدا است؟ به نظرم رسید اینجا هم زبان نقش پیدا میکند. مثلا زبان شرق دور، تماما به یک قلمروی خانوادگی تعلق میگیرد و همه گردش زبانی و هیروگلیف و زبان تصویری، در هر تمدن جدا از هم است. زبان، بده بستان با زندگی اجتماعی مردم دارد. زبان زندگی را میسازد و انسانها زبان را. بنابراین چینیها کلمات یک حرفی دارند و ما کلمات هفت هشت حرفی داریم این کیفیت و نوع زبان که هر جامعهای خودش در موقعیتهای اجتماعی ساخته، برمیگردد به آنچه مردم آن جامعه بودند. یعنی وقتی در زبان آلمانی تعمیرگاه تلویزیون رنگی یک کلمه است به خاطر این است که آلمانیها بر اساس نوع فرهنگ و زندگیشان این کلمه را ساختند. وقتی بعد از انقلاب اکتبر، اکثر کشاورزان سیبزمینی کاشتند، زبان مردمی که همه سیبزمینی میکارند، خاص خودشان میشود. اگر بخواهیم به خودمان برگردیم که این مثال برایمان آشناتر شود، ما تفاوت خیلی جدی در فلسفه و عرفان ایرانی با عرب داریم. قاسم هاشمینژاد در کتاب "سیبی و دو آینه"، دو مقدمه مفصل دارد و به این تفاوت اشاره میکند که چطور زبان ما، منش فرهنگی ما را ساخت و زبان عربی، منش فرهنگی آنها را».
ایده و فکر داشته باشیم
«آپشن، دیفالت، فیک، سلبریتی، لست سین، بیزینس، ویو، کات، نوستالژیک، جوین، پرفورمانس، سورپرایز، منو، متریال، روتین و...» اینها چند نمونه از کلماتی هستند که مدرس نشست دوم عکاسی "آن" فهرست میکند تا از اوضاع بغرنج زبان در جامعه فعلیمان بگوید. کریممسیحی دردمندانه ادامه میدهد: «زبانی که الان به کار میبریم نابود شده است و هیچی از آن درنمیآید. نه عکاس و نه اندیشمند. فقط نگاه میکنیم ببینیم چه کسی کارش خوب است تا مثل او شویم و اصالت و عمق را فراموش کردهایم». این هنرمند، میگوید: «کلماتی که برایتان خواندم، زبان روزمره ما را تشکیل میدهد و حقیقت این است که ما با این زبان نمیتوانیم فکر کنیم چه برسد به اینکه عکاسی کنیم. بارها شده که در حوزه عکاسی، بچههای پر انرژی و با حسن نیت با من صحبت میکنند و میگویند ما کتاب چاپ کردیم، نمایشگاه گذاشتیم، برگزیده شدیم و...حالا باید چکار کنیم؟ این بچهها در عکاسی به بنبست رسیدند. افرادی که از هر چه دلشان خواسته روزانه 1000 عکس گرفتند. حالا فقط یک نفر از شما تصور کنید چند تا از عکسهایی که روزانه میگیرید در ذهنتان است؟ دلمان خوش است عکس میگیریم و عکاس هستیم؟ پس چرا به بنبست میرسیم؟ به خاطر اینکه به جای اینکه فکر کنیم، از روی دست همدیگر تقلب میکنیم. البته چطور فکر کنیم وقتی زبانمان این است و خودمان داریم ابزار فکر کردنمان را از بین میبریم؟ مدام دوربینمان را تقویت میکنیم که مهم است ولی مهمترین نیست. کسی که این دوربین دستش است باید فکر و ایده داشته باشد. وقتی کلمات کلیشهای و توخالی به کار میبریم، غیر ممکن است فکرمان کلیشهای نباشد. رسانه ملی از همه بدتر است و با واژههای اشتباه میخواهد درست حرف زدن را به جامعه یاد بدهد. از این زبان چیزی در نمیآید. چرا این همه عکاس داریم و چهار تا عکسشان یادمان نمیماند؟ چرا زمانی عکسها میدرخشید و به یاد همه میماند ولی الان هیچ تولیدی نداریم؟ عکاسی یک زمان دو چیز بود. یکی کالای فرهنگی و دوم اثری هنری. الان هیچکدام نیست. اگر میخواهیم احیا شود کار خودمان است. وقتی زبانمان ناتوان است نمیتوانیم صاحب ایده شویم. جوانی برایم عکسی فرستاد و دلخور بود که این عکس خوب را گرفته و در مسابقه قبول نشده است. گفت 300 عکس گرفته و از بینش این عکس را انتخاب کرده است. ما یک زمان، حلقهای 36 تایی میگرفتیم و یک ماه طول میکشید آن را تمام کنیم. آن زمان نمیدانستیم با عکس نگرفتن داریم عکاس میشویم. با تکنولوژی کاری کردند که عکاسی از یک کالای نجیب فرهنگی و یک هنر والا تبدیل به چیزی پوچ شود. نتیجه این میشود که عکاس به بنبست میرسد. یک بار از یکیشان خواستم روزی 5 تا عکس بگیرد. مثل یکجور ترک اعتیاد. با این حرف حالش بد شد».
ابتذال؛ گریز از اندیشیدن و بازاندیشی
یوریک کریممسیحی، در تعریف بیشتر مبحث ابتذال میگوید: «عکاسی، جزء ناچیزی در مجموعه زبانی است. در حقیقت زبان فارسی از بین رفته و باید یک نوار مشکی کنار قابش بگذاریم. وقتی زبان را از کارکردش خارج کنیم، مبتذل میشود و در نتیجه نگاه هم به ابتذال کشیده میشود و به کلیشهای میرسیم که زیرمجموعه ابتذال است. بعد، طرف میگوید چرا کسی با وجود دوربین 20 میلیونی، به عکسهای من توجه ندارد»؟ برایتان از مقاله بابک احمدی به نام "با ابتذال" میخوانم که خیلی کوتاه ولی جامع آن را تعریف میکند: "ابتذال، همان پیش پا افتادگی است. رفتار کلیشهای. گریز از اندیشیدن و بازاندیشی. سادهگرایی افراطی که تا حد سادهلوحی پیش میرود و سرانجام با نادانی شرمآوری همراه میشود. مثل هر چیز سطحی زندگی سطحی ما از هر دریای ژرف، میترسد. گفته، نوشته یا اثر هنری پیش پا افتاده، معنایی یکه را به شیوهای نااندیشیده منتقل میکند. ابتذال، گریز از چند معنایی، چندگانگی و مقاومت در برابر ابهام است. وانمود کردن دانایی است جایی که کسب و حتی خواست دانایی مشقت فراوان میطلبد". در ادامه بحث، استاد کریممسیحی از آسیبهای نمایشگاه گذاشتن برای هنرمندان جوان میگوید: «دختر 22 ساله خواهرم اصرار داشت نمایشگاه بگذارد. خیلی با ملایمتش تلاش کردم منصرفش کنم. به او گفتم نمایشگاه برای 45 سالگی به بعد است. نمایشگاه زدن، آفتی است که خود من پارسال بعد از ارائه آثارم در نمایشگاه متوجه شدم چقدر مخوف است و چه شهرت و پول و فسادی در آن وجود دارد. عکاسی که با همان زبان عکاسی کرده و عکسهایش را برای نمایشگاه فروخته به طریق اولی مجبور است تابع سلیقه خریدار عمل کند. خریداری که بدترین نوعش نوکیسههای بی سلیقه میشود و بهترین، قدیمیهای با سلیقه و کلکسیوندار. صادقانه اعتراف کنم من خودم هم به این موضوع فکر میکنم. وقتی من نمایشگاه بگذارم، نمیخواهم کلی هزینه کنم و بعد، دوباره عکمسها را به خانه برگردانم. پس باید کاری کنم عکسها فروخته شوند و این کشمش دائم وجود دارد. بچههای امروزی میخواهند آثارشان را بفروشند. شهرت و ثروت و محبوبیت میخواهند».
ایدهپردازی خوب، حاصل فکر کردن است
هنرمند عکاس در ادامه این نشست میگوید: «بحث دیگری که در عکاسی اهمیت فراوان دارد، عکس دیدن است. ما در حقیقت عکس نمیبینیم. بلکه عکس ورق میزنیم. یک موقعی هست عکس دیدن یعنی شما دقت میکنید تمام لایهها و وجوه عکس و مفاهیم و تمام عناصر و اجزای آن را ببینید». او سپس با اشاره به تصویر روی مونیتور که جسد یک زن را نشان میدهد میگوید: «من بعد از بارها دیدن این عکس متوجه شدم در خونی که روی زمین ریخته، صورت این خانم نقش بسته است. بعضی عکسها اینطور است و باید آنها را زیاد نگاه کنید». تصویر دیگری از کودکی زلزلهزده است که با گریه، پارچهای مشکی در دست دارد. کریممسیحی درباره عکس توضیح میدهد شاید در نگاه اول چیز زیادی از عکس دستگیرمان نشود ولی وقتی متوجه شویم کودک، لباس پدرش را که در حال دفن شدن است بغل کرده، تازه متوجه عمق این تصویر خواهیم شد. او سپس به تصاویر دیگری میپردازد. مثل تصاویر ثبت شده توسط عکاس بزرگی به نام "جان کاپلانس" که طبق گفته سخنران این نشست، همیشه به نوعی متفاوت عکاسی میکرد. عکسهایی سیاه و سفید از اعضای بدن، انگشت نقرس، قوز بدن، پوست چروکیده و... عکاسی که به شدت اصیل و متکی به سلیقه خودش است. کریممسیحی درباره بحث ایدهپردازی میگوید: «به تعدادی عکاس، موضوعی واحد دادند. یک آدم چوبی اندازه آدم که از آن عکس بگیرند. از این موضوع، برخی ایدههای ناب و جالب به دست آمد. ایده اینجا شکل میگیرد و برداشت من نسبت به موضوعی است که در اختیار همه قرار دارد. ایدهپردازی خوب، حاصل فکر کردن است». او در پایان صحبتهایش تاکید میکند: «یک عکس، حاصل ایدئولوژی عکاس آن است. بنابراین نباید از نقدها بترسید و از عکسی که گرفتید پشیمان شوید. پای اشتباهاتتان بایستید و بر عقاید خود پایبند باشید. این، خیلی بهتر است تا بخواهیم کورکورانه تقلید کنیم». در ادامه جلسه، شرکتکنندگان به مباحث مختلفی اشاره میکنند. مثل اینکه شاید فضای مجازی و عصر بمباران رسانهای که در آن قرار داریم اقتضای این دوران است و باید اتفاق بیفتد. استاد در جواب این صحبت تاکید می کند اتفاق خودش نمیافتد و ما با تصمیم خود میتوانیم جلوی آسیبهای ناشی از این دوران را بگیریم. شرکتکننده دیگری در بحث اصالت عکس، تفاوت آن را با عکاسی استیج و همراه با چیدمان میپرسد و استاد کریممسیحی تاکید میکند عکسی که موضوعش استیج است و عکاس به آن اذعان دارد فرق میکند با عکسی که ساختگی است و عکاس وانمود میکند آن را مستند برداشته است. جلسه به پایان میرسد و حاضرین، رفتهرفته پراکنده میشوند. افرادی که حتما حالا توی ذهنشان دریچههای جدیدی باز شده است. از پایبندی به زبان درست تا عکاسی با اصالت، خوب دیدن و خوب فکر کردن.
نمایشگاهی ا ز آثار عکاسی« ندا صیامی » از عکاسان مشهدی با عنوان( اکسپو فتو آرت) در بیستم آبانماه سال جاری در گالری موزه ی هنر و تکنیک (”Ștefan Tóth István” Technical and Art Photography Museum) شهراورادئا کشور رومانی افتتاح گردید ، این نمایشگاه که در برگیرنده ی ۱۰۰ اثر عکاسی در موضوعات عکاسی استودیویی ،عکاسی در فضای باز ، پرتره ، مستند اجتماعی ، خلاقه و گردشگری است ، بمدت ۱۰ روز از تاریخ بیستم الی سی ام آبانماه ۱۳۹۷ در شهر( اورادئا) این کشور ادامه خواهد داشت.
برپایی این نمایشگاه با همکاری انجمن «یورو فتو آرت» کشور رومانی ( EFA) با موسسه مطالعات عکاسی آبگینه ( APSI) از ایران و حمایت انجمن همکاران تصویر( ICS ) آمریکا و همچنین دفتر فدراسیون بین المللی هنر عکاسی در رومانی (FIAP ) ،سازماندهی و برگزار شده است.
دیدار هیات داوران نمایشگاه بین المللی الخطوط عراق با تولیت حرم مطهر امام حسین (ع) حجت الاسلام و المسلمین شیخ عبدالمهدی کربلائی
هیات داوران نمایشگاه بین المللی عکاسی الخطوط مرکب از:مجدی الناصراز کشور عربستان سعودی - حسین داوود از کشور
مصر-هادی الصالمی از کشور عراق -ابراهیم بهرامی از کشور ایران - حسین
البهرانی از کشور عمان در ایام داوری آثار رسیده به دبیرخانهه ی چشنواره با حجت الاسلام و المسلمین شیخ عبدالمهدی کربلائی تولیت حرم مطهر امام حسین (ع) دیدار کردند که در این دیدار ابراهیم بهرامی قاب عکسی از حرم مطهر امام رضا ( ع) را به ایشان اهدا نمودند.
عکاسی روی ریل اندیشه گفتوگوی شهرآرا با ابراهیم بهرامی درباره پازلهای گمشده هنر عکاسی مشهد
ضحی زردکانلو| اگر بخواهیم ازطریق
نامهای معتبر، عکاسی مشهد را بشناسیم، بیشک ابراهیم بهرامی درمیان پژوهشگران و
مدرسان عکاسی مشهد از صدرنشینان است. بهرامی از معدود عکاسان پیشکسوت مشهدی است
که مدام دانش و اطلاعات خود را بهروز میکند؛ از ٣٠سال پیش که مدیریت موسسه
تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه را بهعهده گرفت تا امروز که در معتبرترین جشنوارههای
بینالمللی، داوری میکند. او در این سالها توانسته است رزومهای پروپیمان از
دیپلمهای افتخار و مدال طلای جشنوارههای بینالمللی از کشورهایی چون آمریکا،
ژاپن، ایتالیا، ترکیه و... در کارنامه هنری خود ثبت کند. این عکاس پرافتخار مشهدی
اکنون خودش را عکاس مستند اجتماعی میداند و این روزها بیشتر عکاسی پرتره تدریس میکند.
ابراهیم بهرامی که مدتها از فضای رسانه فاصله گرفته بود، میهمان تحریریه شهرآرا
بود. در گفتوگوی پیشرو با او درباره حرفه عکاسی با محوریت آموزش و مطبوعات گپ
زدهایم.
همواره اعتبار و احترام محسوسی همراه نام ابراهیم
بهرامی بوده است. بهنظر شما این موفقیت از کجا نشئت میگیرد؟
راهی را در عکاسی انتخاب کردم که فکر میکردم راه درستی
است. شاید نزدیک به ٣٠سال پیش بود که بههمراه برخی دوستان عکاس در مشهد، تشکلهایی
را برای تحقیق و پژوهش عکاسی راهاندازی کردیم تا بتوانیم بهصورت علمی و تخصصی
فعالیت کنیم. ازجمله بانک اطلاعات عکاسان خراسان و موسسه آبگینه. در این مسیر، به
موفقیتهایی هم دست یافتیم و رزومههایی ایجاد شد و شاید فعال نبودن بعضی پیشکسوتان
عکاسی باعث شد که ما بیشتر در چشم باشیم. همچنین حضور در جشنوارهها و داوریها
و... باعث شده است نامم سر زبانها باشد، وگرنه من همان فرصتی را داشتم که دیگران
داشتند.
شما فعالیت هنری خود را با کار سینما آغاز کردید، اما
سپس بهسراغ عکاسی رفتید و درزمینه چاپ عکس هم خیلی مطرح شدید، حتی برخی عکاسان
پایتختنشین برای چاپ عکسهایشان بهسراغ شما میآمدند. چه شد که علاوهبر عکاسی بهصورت
تخصصی به وادی چاپ عکس نیز ورود پیدا کردید؟
بله، شروع کار من با سینما بود اما علاقه زیادم باعث شد
که در یکی از لابراتوارهای عکاسی مشهد، مشغول بهکار شوم. آنجا بهصورت تخصصی و
علمی به مقوله چاپ عکس پرداختم که کلاسهایی تخصصی هم در این زمینه برگزار کردیم. ..
« نتایج اولین مسابقه بین المللی عکاسی اربعین، عراق ۲۰۱۸ اعلام شد»
دبیرخانه عمومی آستان مقدس حرم امام حسین علیه السلام با همکاری انجمن عکاسی عراق و اتحادیه بین المللی عکاسان هنری، در راستای معرفی مراسم اربعین در کشورهای مختلف ،اقدام به برگزاری یک مسابقه ی بین المللی عکاسی نمود و هیات داورانی از ۵ کشور ( حسین داوود از کشور مصر-ابراهیم بهرامی از کشور ایران -مجدی آل ناصر از کشور عربستان سعودی - حسین البهرانی از کشور عمان-هادی الصالمی از کشور عراق) آثار رسیده به این مسابقه را در شهر کربلا داوری کردند.
برای این دوره از مسابقه تعداد ۳۹۴۰ اثر از ۸۵۰ عکاس از ۴۸ کشور جهان و در ۳ بخش ، عکس ارسال شده بود ، که هیات داوران جوایز خود را مطابق فراخوان مسابقه شامل بیش از ۷۰۰۰ دلار جایزه نقدی ، مدال های طلا، برنز و نقره ی انجمن عکاسی عراق و اتحادیه بین المللی عکاسان هنری ، اهدا نمود . لازم به توضیح است که محوریت مسابقه راهپیمایی اربعین اعلام شده بود که با توجه به عدم آشنایی برخی از عکاسان جهانی با این مقوله ، دبیرخانه ی مسابقه با مشورت هیات داوری ،علاوه بر عکس های ویژه ی راهپیمایی اربعین که در عراق و ایران نمود بیشتری داشته ، عکس هایی که مرتبط با اربعین و در مراسم های مختلف عزاداری امام حسین در اقصی نقاط جهان برگزار می شود ( شامل ، راهپیمایی در مسیر های عزاداری ، مراسم های تعزیه خوانی ، پرتره های عزاداران ) نیز مورد پذیرش قرار گرفتند.
http://step.imamhussain.org/?lang=eng
عکس های برگزیده بخش رنگی:
عکس های برگزیده بخش سیاه و سفید:
عکس های برگزیده بخش خلاقه:
هیات داوری اولین مسابقه بین المللی اربعین:
هیات داوران:مجدی الناصراز کشور عربستان سعودی - حسین داوود از کشور مصر-هادی الصالمی از کشور عراق -ابراهیم بهرامی از کشور ایران - حسین البهرانی از کشور عمان
بیوگرافی داور ایرانی ( ابراهیم بهرامی )
ابراهیم بهرامی AFIAP,EFIAP / پژوهشگر و مدرس عکاسی
دبیر ، مدیر هنری و عضو هیات داوری بیش از شصت نمایشگاه و مسابقة عکاسی داخلی و بین المللی /مدیر موسسه تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه/ عضو هیئت موسس انجمن عکاسی خراسان
معرفی در کتاب؟ Who’s Who in Photography? (برترین عکاسان هنری دنیا) در سال 2007 به انتخاب انجمن عکاسی آمریکا(PSA) کسب لقب هنرمند AFIAP و هنرمند ممتاز EFIAP از فدراسیون بین المللی هنرعکاسی فیاپ ( فرانسه )
انتخاب شده بعنوان سفیر افتخاری عکاسی ایران در سال ۲۰۱۷ و دریافت مدال برنز HPS Bronze Medal بعنوان بهترین شرکت کننده از جشنواره بین المللی هلینک یونان
دریافت مدال حقوق بشر سازمان ملل متحد برای مجموعه عکس سالمندان
دریافت جایزه عالی مرکز فرهنگی سازمان ملل متحد ( یونسکو )
برندة جایزه بزرگ ( GRAND PRIX) نمایشگاه بین المللی دین و دینداری در جهان از کشور لهستان
ودریافت جوایز متعدد دیگری از نمایشگاههای ملی و بین المللی از جمله :
دریافت مدال طلای انجمن عکاسی آمریکا ( PSA) از هفتاد و سومین نمایشگاه بین المللی عکاسی خبری ویلمینگتون آمریکا
دریافت مدال طلای انجمن عکاسی آمریکا (PSA) از نمایشگاه بین المللی عکاسی ( آریزونا )آمریکا
دریافت مدال طلای انجمن عکاسی آمریکا (PSA) از نمایشگاه بین المللی عکاسی ایرلند
دریافت مدال طلای نمایشگاه بین المللی اتریش در بخش ( کودکان جهان)
دریافت مدال طلای فدراسیون جهانی هنر عکاسی (FIAP) از نمایشگاه بین المللی اسمث ویک انگلستان
دریافت مدال طلای فدراسیون جهانی هنر عکاسی (FIAP) از نمایشگاه بین المللی بوکووینا رومانی 2007
دریافت مدال نقره فدراسیون جهانی هنر عکاسی (FIAP) از نمایشگاه بین المللی سنگاپور
دریافت مدال برنز فدراسیون جهانی هنر عکاسی ( FIAP) از نهمین نمایشگاه بین المللی اسپانیا
دریافت مدال برنز فدراسیون جهانی هنر عکاسی ( FIAP) از سی ودومین نمایشگاه بین المللی ( آلگارو) پرتغال
دریافت مدال برنز فدراسیون جهانی هنر عکاسی ( FIAP) از نمایشگاه بین المللی یورو-پیکمرا بلژیک
دریافت مدال برنز فدراسیون جهانی هنر عکاسی ( FIAP)و جایزه ی نقدی از هفتمین نمایشگاه بین المللی غلبه بر معلولیت ،اسپانیا
در یافت مدال طلای IIWFو PSA mid Atlantic از هفتاد و چهارمین نمایشگاه بین المللی ویلمینگتون آمریکا2007
دریافت مدال RACAL از سی وسومین نمایشگاه بین المللی ( آلگارو) پرتغال 2007
دریافت جایزه و مدال طلای « آل ثانی» از کشورقطر
دریافت مدال فدراسیون ملی ایتالیا FIAF و دریافت دو مدال طلا و برنز از نمایشگاه بین المللی ونیز ایتالیا
دریافت هفت مدال و نشان ویژه از نمایشگاه بین المللی عکاسی ( آساهی شیمبون) ژاپن
دریافت مدال و جایزة ویژة (دیوید استون) از نمایشگاه بین المللی عکاسی خبری آریزونا – آمریکا
دریافت دو جایزه و تندیس « اورهان هولدینگ» از دومین نمایشگاه بین المللی ترکیه
دریافت مدال افوسر از ششمین نمایشگاه بین المللی اسپانیا
دریافت مدال شایستگی از انجمن عکاسی سنگاپور
دریافت جایزه( فوتزیتا ) از نمایشگاه بین المللی محیط زیست لیتوانی
دریافت جایزه ویژه ، لوح و مدال افتخار از چهاردهمین و پانزدهمین نمایشگاه بین المللی اسلاید ایتالیا
دریافت هشت روبان آبی افتخار (فیاپ )فدراسیون جهانی هنر عکاسی
دریافت ۳ روبان قرمز افتخار (PSA) انجمن عکاسی آمریکا
دریافت دیپلم افتخار از نمایشگاه بین المللی عکاسی پلوودیف 2014 بلغارستان
دریافت دیپلم افتخار انجمن عکاسی وارنا کشور بلغارستان
کسب مدال برنز جشنواره ایموشن بوسنی و هرزگوین
و دریافت جوایز متعدد از نمایشگاههای داخلی از جمله : دریافت جایزه اول بخش اجتماعی پنجمین جشواره مطبوعات دریافت جایزه اول بخش محیط زیست نمایشگاه سالانه عکس ایران دریافت جایزة اول و دریافت دیپلم افتخار نمایشگاه عکس روزنه ها از سازمان میراث فرهنگی و نمایش آثار در بیش از شصت و پنج کشور جهان
در دنیایی که تصاویر تاثیر شگرفی در فرایند زندگی انسان دارند و بیانگر احساسات ، عواطف و نشانه های بشری می باشند ، دوربین عکاسی برای من واسطه ای است که می توانم برداشت های بهتر و عمیق تری از پیرامون خود داشته باشم و اعتقاد دارم عکس هایم زمانی مرا راضی می کنند که هم رابطه ای با خودم ایجاد کنند و هم مخاطب را در کنکاشی فکری به تمرکز و تعمق وا دارد . همواره تلاش می کنم آثارم نگاهی را دنبال کند که مخاطب در برابر آن منفعل نباشد و تنها به زیبایی های بصری آن بسنده نکند.
در اغلب موضوعاتی که عکاسی می کنم مسائل انسانی پر رنگ تر است ، هرچند رویکرد به عکس های ذهنی مرتباً فکر مرا به خود مشغول می کند و مایلم فراتر از بیان های محدود و دیدگاه های عام به گسترة این نوع عکاسی نیز بپردازم و با پرداختن به آن دید بازتری در بیان موضوعات بیابم.
Ebrahim BAHRAMI, AFIAP,EFIAP Iran
Ebrahim Bahrami, born in 1967, is director of Abgineh photographic Research and Studies Institute, member of the founders of Khorasan photographic Society and teacher and researcher of photography. He has been chairman, organizer and Jury member of more than 60 national & international Exhibitions. He is a master in photographic digital printing.
He has experiences of years of Documentary, Photo Travel, Portrait and Creative photography. Ebrahim is a Member of the International Federation of Photographic Art- FIAP. He received several awards in national & international exhibition including:
Human Rights medal, UN ( united nations) for the collection of "Aged People",
The Excellence prize of UNESCO,
Winner of GRAND PRIX from Photographic Competition religions and religious in the world-Poland 2007
Gold medal of American photographic society (PSA), from 73rd Wilmington International Exhibition of Photography (WIEP). USA
Gold medal of American photographic society (PSA), from Arizona International Exhibition of Photography USA
Gold medal of American photographic society (PSA), from International Exhibition of Photography- Irland
Gold medal of Austrian international photo exhibition, section of children,
Gold medal of FIAP from 32th smethwick International photographic
Gold medal of FIAP from Bucovina mileniull 3th International salon of Photographic Art
Gold medal of Al-Thani Award for Photography
Silver medal of FIAP And Medal of Merit from Singapore International Photography Festival
Bronze medal of FIAP from Emotion festival bosnia and herzegovina
Bronze medal of FIAP from 9th international photo exhibition (Spain)
Bronze medal of FIAP 32th International Algarve Photo Salon-Portugal
Bronze medal of FIAP Euro-Picamera Belgique
Gold & Bronze medal of Venice international photo exhibition, Italy,
7 medals and special sign of Asahi Shimbun international photo graphic salon Of Japan
Special prize (David Stone) from Photo Journalism international photo exhibition ( Arizona USA)
Two Orhan Holding Awards from 2nd international photography exhibition (Turky)
Afocer medal from 6th Biennal Aqueducte international photography (Spain)
Futzita prize from international photo exhibition on ecology,( Litvania)
Special prize, honorable mention and medal of international slide exhibition of Italy,
Honorary Diploma from photographic Society of Varna , Bulgaria 214
Diploma international photography plovdiv , Bulgaria 214
seven blue ribbons of honorable mention FIAP
Two red ribbons of honorable PSA
Medal of Federazione Italiana Associazioni Fotografiche( FIAF), Italy
thrid prize ( cash prize) & Bronze medal of FIAP from XII International photographic Contest “Overcoming disabilities” 2012 (Spain)
First prize in the social section of the 5th press photo festival (Iran)
First prize of ecology photo exhibition in 3th Annual Iran photo Festival
First prize and honorable mention of Cultural Heritage Organization, Iran
( نمایشگاه عکس « ایندوس » آثار هشت عکاس ایرانی در تالار شهر مشهد )
نمایشگاه عکس « ایندوس » در برگیرنده ی ۵۶ اثراز نگاه های متفاوت هشت هنرمند عکاس ایرانی ( محمدحامد اسدی/معین صالحی/ندا صیامی / رسا قوام شهیدی / معین کاظـمی/مژگان کنعانی/قدیر وقاری/شیدا یزدانی ) از سرزمین هندوستان است که از تاریخ پانزدهم لغایت ۲۱ تیرماه در « نگارخانه ی شهر » در مشهد برگزار شده است .
هندوستان با تنوع فرهنگیِ بسیار، دارای تاریخی کهن و پرباری است ، سرزمینی با نژادها، آیینها، و فرهنگهای گوناگونی با صدها زبان و هزاران گویش و لهجه هایی متاثر از فرهنگ و اقوامِ مختلف است ،تمدنِ ایندوس در این کشور، اقوام و فرهنگ های مختلفی از این سرزمینِ پهناور را همچون شاهرگی اقتصاد، مذهب و زندگی اجتماعی این مناطق را به یکدیگر پیوند داده است .
قلمرو «عکاسی» بعنوان هنری که توانسته نقش بی بدیلی
در ارتباطات اجتماعیِ عصرِ حاضر داشته باشد ، اهمیتِ ویژه ای در شناخت بصریِ اینگونه
فرهنگ ها و موقعیتهای مختلفِ جوامع بشری دارد ، که از طریق پرداختن به لایه های
درونیِ زندگیِ انسان امروزی ، شناخت عمیقی از جهان هستی و محیط اطرافمان به ما می دهد.
هرکدام از عکاسان این نمایشگاه ، از زاویه دید شخصیِ خود به موضوعاتی همچون ، آیین ها و مراسم ، مذهب ، هنر ، چهره ،
کار و زندگی و همچنین معماری این کشور
پرداخته اند.
این مجموعه ی عکس، در مدت زمان برپایی یازدهمین کنفرانس بین المللی هنر عکاسی دام دام هند، که عکاسان آن بعنوان میهمان در آن حضور داشتند درشهر های دهلی نو، کلکته ، آگرا ، جیپور و دیگرمناطق مختلف هندوستان عکاسی شده اند.
موسسه تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه
گذری بر عکاسی ایران در سالی که گذشت ( ۱۳۹۶)
زانیار بلوری / سایت عکاسی
سال
۱۳۹۶ به لحاظ اتفاقات و حوادث اجتماعی،
سیاسی و اقتصادی سالی پرتنش بود؛ از زلزلهی کرمانشاه و سقوط هواپیما و غرق شدن
کشتی گرفته تا انتخابات ریاست جمهوری و حمله به مجلس و بالا رفتن قیمت ارزهای
خارجی. حوادث و اتفاقاتی که غیر از تصاویر ثبتشده آن توسط عکاسان خبری و بالا
رفتن قیمت تجهیزات عکاسی شاید تاثیر چندان زیادی بر روند کلی عکاسی نداشت.
جشنوارهها:
امسال نیز
همچون سالهای گذشته ترافیک جشنوارههای متعدد عکاسی در طول سال برقرار بود و بازار
عکاسی جشنوارهای (با آمار تقریبی هرماه، ۲
و نیم جشنواره) از هر بازاری گرمتر. جشنوارههایی با موضوعات آیینی و مذهبی که
بیشتر اسپانسر دولتی داشت تا معدود جشنوارههای خاص با اسپانسر شرکتهای تولیدی،
همه با هم در کنار جشنوارههای برگزارشده توسط انجمنها و نهادهای عکاسی، سال
شلوغی برای عکاسان جشنوارهای رقم زده بود. از سوگوارههای عاشورایی «بیرجند»، «میراث عاشورا در قاب عکس»،
«خط سوم»
تا جشنوارههایی با موضوعات فرهنگی-مذهبی همچون «وقف، چشمه همیشه جاری»، «تقریب»، «خانه دوست»، «موقوفات تهران».
از جشنوارههایی با تمرکز بر شهر و منطقهای خاص همچون «قلب تهران»، «شیراز امروز»، «بیرجند در قاب ایران» و «جشن عکس هرمزگان» و «چشمانداز توسعهی ایران و چین» تا جشنوارههای نهادهای عکاسی
همچون «دوربین.نت»+ + ، «ده روز با عکاسان»، «تصویر سال»، «شید» + + و «عکس خیام».
در کنار
جشنوارههای بخشهای صنعتی و خصوصی همچون «خودرونما»، «عکس معدن»، «نورنگار» و «زندگی زیباست»، دانشگاهها نیز با «سالانهی عکس دانشجویان دانشگاه تهران»
و «جشنوارهی عکس
نقره، جشن عکس دانشگاه هنر» سهمی در این جریان داشتند. علاوه بر این،
در کنار این جشنوارهها، در هفتمین و هشتمین حراج تهران نیز، شب پر رونقی از لحاظ فروش برای عکاسی
ایران رقم خورد.
نمایشگاههای گروهی:
نمایشگاههای
گروهی عکس احتمالا تنها رویدادی در سال ۹۶
است که بتواند با تعدد جشنوارهها رقابت کند. تعداد بسیار زیاد نمایشگاههای گروهی
با رویکردهایِ مناسبتیِ مختلف اعم از سیاسی، تاریخی و هنری در سال ۹۶ کاملا محسوس است. برای مثال فقط موزهی عکسخانه شهر هشت
نمایشگاه با عنواین مختلف در سال ۹۶ برگزار کرد. نمایشگاههایی چون «کارگران»، «اماکن مذهبی»، «مسافران»، «عکسهای قدیمی رشت»، «عکسهای تاریخی سوگواران»،
«مردم معمولی»،
«مستند انقلاب»،
«دروازههای
طهران قدیم» که معمولا با نشستهایی نیز همراه بود.
گالریهای
خصوصی نیز هر کدام با یک یا چندین نمایشگاه گروهی سهم زیادی در این تعدد داشتند.
برای مثال گالری راهابریشم با نمایشگاههایی چون «انباشت»، «کمی دورتر»، محسن با «دالهای ضمنی»، «پرتفولیوی۲»، هپتا با «مزامیر سکوت»، «سیتوپلاسم»، تم با «اربن»، «خانهای که در
آن دوستت دارم»، مهراوا با «موزهی میهنپرستی»، آرته با «منظر»، بنیاد کاف با «پوسته»، پروژههای آران با
«آثار عکاسان
جوان ایرانی»، ای جی با ««تصویر کوچک، آینه بزرگ» و ... .
امسال علاوه
بر اکثر جشنوارهها که دارای بخش موبایلی بودند، نمایشگاههای گروهی «عکاسی با موبایل»
نیز همچون سالهای گذشته هم در تهران و هم در شهرستانها دایر بود. برای مثال «تهران شهر زندگی» در خانهی
هنرمندان ایران، «خانواده بشر»
+ + در مشهد و حتی «تهران به روایت تلفن همراه»
در پاریس.
همچنین «یک تکه زندگی» یادبودی برای
عباس کیارستمی در گالری ایوان، «این ما هستیم، نه آنها» آثار بیست عکاس مستند در گالری آریانا و
«آتش سرد»
آثار عکاسان جنگ در گالری سلام، از نمایشگاههای گروهی بزرگ و پرمخاطب و البته تا
حدودی پر حاشیهی امسال بودند.
در سال ۹۶ نیز به رسم چند سال گذشته شاهد حضور
آثار عکاسان ایرانی در نمایشگاههای گروهی خارج از ایران بودیم اما در این میان
بزرگترین و پر تعدادترین حضور عکاسان ایرانی در فستیوال آرل فرانسه با نمایشگاه «ایران؛ سال ۳۸» رقم خورد که در پروندهی «عکاسی ایران
خارج از ایران» در سایت عکاسی به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
اگر تعداد نمایشگاههای گروهی که در شهرستانها
برگزار شد را به تعداد
نمایشگاههای گروهی این سال اضافه کنیم، به آماری بالغ بر چهار نمایشگاه گروهی در ماه
خواهیم رسید که در نسبت به تعداد نمایشگاههای انفرادی جالب توجه است.
نمایشگاههای انفرادی:
در میان نمایشگاههای برگزار شده توسط
عکاسان قدیمی و با سابقه، از اتفاقات خوب سال ۹۶ میتوان به نمایشگاه «سیب سوم» یحیی دهقانپور و
نمایشگاه «انقلابیون»
کاوه کاظمی، هر دو در گالری آران اشاره کرد. همچنین در این سال، عکاسان شناخته شدهای
چون مریم زندی (چهرههای ۵، سیمایی از موسیقی معاصر ایران در گالری
ایوان)، ابراهیم حقیقی (خانه ابری
در گالری گلستان) و نادر داودی (نادر داوودی با یک واو کمتر در گالری ایوان) همراه و همپای نسل
فعلی عکاسی ایران همچون نیوشا توکلیان (میدانم چرا شورشی آواز سر میدهد در گالری آبانبار)، پیمان
هوشمندزاده (خشک
در گالری ایجی)، گوهر دشتی (خانه در گالری محسن)، امید صالحی (اینجا، من دو اسم دارم در
گالری راه ابریشم) و محمد غزالی (بد و بدتر در گالری آبانبار) آثار خود را در معرض دید مخاطبان
قرار دادند.
ساسان ابری با نمایشگاه «در معرض»
در گالری محسن، تهمینه منزوی با نمایشگاه «گذشتهی استمراری» در گالری راه ابریشم، محسن شاهمردی با
نمایشگاه «دوردست» در گالری امکان، سارا ساسانی با نمایشگاه «ویرانی» در گالری آرته،
امین طلاچیان با نمایشگاه «قطعهی ۴۱» در گالری اُ، سروش
کیایی با نمایشگاه «برج آهن»
در گالری آرته، آرش اکبریسنه با نمایشگاه «فضولی در تهران» در گالری
الهه، مرضیه رشیدی با نمایشگاه «کنار» در گالری امکان و ژیلا مختاری با نمایشگاه «دیوانگی منهای یک ثانیه» در
گالری شیرین، از جمله عکاسان جوانتری بودند که در سال ۹۶ نمایشگاه انفرادی برگزار کردند.
همچنین چند نمایشگاه از آثار عکاسان خارجی
در گالریهای داخل ایران به نمایش گذاشته شد که از مهمترین آنها میتوان به نمایشگاه
««طبع و فروش در
ایران ممنوع است» از هنرمندان مطرح معاصر برومبرگ و شانارین در گالری
ایجی، نمایشگاه «آرنو فیشر»
عکاس شناختهشدهی آلمانی در گالری راه ابریشم و نمایشگاه «ایران در ابتدای دههی ۵۰» عکسهای یک شهروند کانادایی از ایران قدیم در
گالری فرشته را نام برد. کارگاه چند روزهی عکاس جوان و مطرح آلمانی ولفرام هان با
عنوان «اکتشافات هر
روزه» در پروژههای نیومدیا نیز از اتفاقات قابل توجه امسال بود.
مجلات:
با توجه به گرانشدن نرخ کاغذ، در کنار
پایین آمدن آمار فروش، سال ۱۳۹۶
ظاهراً سال مالی خوبی برای مجلات نبود. با این حال فصلنامهی «حرفه هنرمند» هر
چهار شمارهی ۱۳۹۶ خود را
(شمارههای ۶۳، ۶۴ ،۶۵ و ۶۶) به موقع راهی دکهها کرد. ماهنامهی «هنر
آگه» نیز در نهایت با ۶
شماره (شمارهای ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲) توانست تقریبا هر دوماه یک بار منتشر شود.
در میان مجلههای اختصاصی عکاسی «فصلنامهی
عکاسی» بر خلاف شروع سریع خود در سال گذشته، در سال ۹۶ فقط توانست چهارمین شماره خود را منتشر
کند و «عکسنامه» برای سومین سال پیاپی غایب بزرگ مجلات عکاسی بود. اما
در سال ۹۶ این
نشریات دانشجویی بودند که چراغ مجلات اختصاصی عکاسی را روشن نگه داشتند؛ ششمین شماره «چشمک» نشریهی
عکاسی دانشگاه تهران منتشر شد و «کالوتیپ» نشریهی عکاسی دانشگاه هنر نیز بعد از
سالها با هشتمین و نهمین
شماره در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
یک بار دیگر مجلهی «اطلاعات، حکمت و
معرفت» در سال ۹۶ شمارهی
۱۳۸ خود را به ویژهنامهی «فلسفه و عکاسی» اختصاص داد
تا تعداد ویژهنامههای عکاسی و فلسفهی خود را به رقم چهار برساند و در نهایت
علاوه بر مجلات چاپی سایت عکاسی
و تندیس، در کنار سایتهایی
چون عکسخانه و کارنما هر یک بخشی از بار
نقد و تحلیل نمایشگاههای عکاسی داخلی و خارجی را کمابیش بر عهده گرفتند.
کتابها:
بازار انتشار کتابهای عکاسی به لطف
انتشارات پرگار در سال ۱۳۹۶
پر رونق بود. این انتشارات علاوه بر تجدید چاپ برخی کتابها (کتاب ۲ جلدی فتوژورنالیسم اثر کنت کوبر)
پنج عنوان کتاب جدید را در سال ۹۶
روانه بازار کرد:
- کتاب «عکاسی مقدماتی»
نوشته اسماعیل عباسی
- کتاب «مجموعه عکس
چیست؟» نوشته اسماعیل عباسی
- کتاب «چهار هنرِ
عکاسی، جستاری فلسفی» نوشته دومینیکمکآیور لوپس
- کتاب «عکاسی دیجیتال
و ACR» نوشته ساسان پناهی
- کتاب «من رییس جمهور
ایرانم» مجموعه عکس امیر نریمانی
از کتابهای عکس مهم امسال میتوان به
کتاب انقلابیون کاوه کاظمی
اشاره کرد که همزمان با نمایشگاه او در گالری آران توسط انتشارات نظر منتشر شد. از
نشر نظر همچنین کتابهای عکس رومین محتشم
و تهمینه منزوی منتشر شد و
نشر چشمه نیز دو کتاب عکسِ «بوشهر» بهمن جلالی و «صد» پیمان هوشمندزاده را روانه
بازار کرد. همچنین مریم زندی،
مرتضی پورصمدی، سید مهدی
حسینی، فرزین ناظمزاده
و علی شکری
دیگر عکاسانی بودند که کتابهای عکس آنها در این سال منتشر شد.
از دیگر کتابهای عکاسی امسال در بخش
فنی میتوان به کتاب ترکیببندی در
عکاسی، نوشتهی لوری اکسل، انتشارات آبان، کتاب هنر عکاسی (رویکردی به بیان شخصی در
عکس)، نوشتهی بروس بارنبام، انتشارات پشتون و کتاب ذهن عکاس، نوشتهی مایکل
فریمن، انتشارات آبان اشاره کرد. همچنین در بخش نظری کتابهای تاریخنگاری و عکاسی
(جستارهایی پیرامون عکس به مثابهی سندی تاریخی) مجموعه مقالاتی با ترجمهی محمد
غفوری از نشر آگه، تکان نخور
خاطراتِ همراه با عکسِ سالی مان از انتشارت حرفه هنرمند، ذن در هنر عکاسی خیابانی اثر اریک کیم از انتشارات تیسا و از آشوب ادراک تا ستایش عکس
(۳ جلدی)
به نویسندگی کاوه فرزانه از انتشارات
پازینه را برشمرد.
اگرچه تمرکز بیشتر فعالیتهای عکاسی،
همچون همیشه، در شهر تهران بود اما امسال نیز شاهد رشد فعالیتهای عکاسی در شهرستانها
بودیم؛ از برپایی نمایشگاه عکس تا برگزاری جشنوارهی عکاسی و حتی چاپ کتاب. از
جمله شهرهای فعال امسال در زمینهی عکاسی میتوان به شهرهایی چون اصفهان، ، شیراز،
ارومیه، مشهد، بندرعباس، تبریز، اردبیل، بیرجند، اراک، رشت، بوشهر، سنندج، گرگان،
کرمان، کاشان، یاسوج، همدان، خنج، کنگان و شهریار اشاره کرد.
سال ۱۳۹۶ همچنین با درگذشت دو عکاس همراه بود؛
علیرضا سلطانیشاد،
عکاس پیشکسوت مطبوعاتی و عضو ادوار هیات مدیرهی انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران
و شاهرخ حاتمی عکاس بزرگ و
پیشکسوت ایرانی در عرصهی فتوژورنالیسم که آثاری جهانی خلق کرد. با این حال سال ۹۶ سال چندان بدی برای عکاسی ایران
نبود.
امید است همچون سال ۱۳۹۶، در سال جدید نیز روند رو به افزایش
فعالیتهای عکاسی بردوام باشد، صد البته به شکلی که این افزایش با بالا رفتن سطح
کیفی فعالیتها نیز همراه باشد و تنها شاهد تکرار اتفاقات متعدد نازل و باری به هر
جهت نباشیم.
« پذیرش عضویت موسسه مطالعات عکاسی آبگینه درانجمن یورو فتو آرت »
موسسه مطالعات عکاسی آبگینه به عنوان چهل و چهارمین عضو انجمن یورو فتو آرت رومانی به عضویت این انجمن در آمد ،این دو سازمان فرهنگی با امضا پروتکل مشارکت ، توافق کردند که ضمن تبادل آثار هنرمندان از مسابقات و نمایشگاههای عکاسی یکدیگرحمایت کنند ، از اهداف و برنامه های دیگرهمکاری های این دو مرکز ، توسعه ی پروژه های فرهنگی متقابل و ارائه ی پاتروناژهای نمایشگاهی خواهد بود . « استفان تاس » رییس این انجمن ضمن تبریک به اعضای موسسه مطالعات عکاسی آبگینه اظهار امید واری کرد این توافق به پیشرفت عکاسی و همکاری های هنری و علمی هر دو کشور بیانجامد.