با توجه به سوابق حضور عکاسان ایرانی در همایش های قبلی این کنفرانس ، برای این دوره نیز ازموسسه تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه درخواستشده بودتا عکاسانی را بصورت میهمان برای شرکت در این کنفرانس معرفی نماید که عکاسانی شامل(سید جلیل حسینی زهرایی ، قدیر وقاری ، مژگان کنعانی ، ندا صیامی ، معین کاظمی ، رسا قوام شهیدی ، معین صالحی ، المیرا عمو رستمی ، شیدا یزدانی و محمد حامد اسدی به این کنفرانس اعزام شدند.در این کنفرانس مقالاتی از سوی عکاسان موسسه تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه توسط خانم ندا صیامی از عکاسان شرکت کننده نیز قرائت شد .
یازدهمین کنفرانس بین المللی عکاسی هند با حمایت وزارت فرهنگ ، انجمن عکاسی دام دام هند و موزه فن آوری این کشور، همزمان بابرگزاری جشن الماس در تاریخ ۲۳ الی ۲۷ ژانویه ۲۰۱۷ (چهارم الی هشتم بهمن سال جاری ) در شهر کلکته ی هندوستان برگزار می شود.
این کنفرانس که از سال ۱۹۸۲ میلادی هر ۴ سال یک بار برگزار می شود، دیدگاههای مختلف عکاسان جهان و پیشرفت های علمی ، فن آوری و هنری عکاسی را مورد بررسی قرار می هد .
با توجه به سوابق حضور عکاسان ایرانی در همایش های قبلی این کنفرانس ، برای این دوره نیز ازموسسه تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه درخواست نموده است تا عکاسانی را بصورت میهمان برای شرکت در این کنفرانس معرفی نماید . در این کنفرانس عکاسان زیر حضور خواهند داشت . سید جلیل حسینی زهرایی ، قدیر وقاری ، مژگان کنعانی ، ندا صیامی ، معین کاظمی ، رسا قوام شهیدی ، معین صالحی ، المیرا عمو رستمی ، شیدا یزدانی و محمد حامد اسدی
این کنفرانس هزینه هایی شامل ( اقامت ، غذا ، هزینه سفر های داخلی هند با قطار) و حضور در برنامه های جنبی ، باز دیدهای شهری و عکاسی ، برگزاری سمینار ، نمایشگاه و ورک شاپ ها، در مدت زمان تعیین شده را به عهده گرفته است. در این کنفرانس مقالاتی از ابراهیم بهرامی و کیارنگ علایی نیز قرائت خواهد شد .
موسسه تحقیقات و مطالعات عکاسی آبکینه
Mohammad Ebrahim Bastani parizi- Photo By : Ebrahim Bahrami
در کویر مطالعاتی ایران زمین و در دوران معاصر که بسیاری به دلایل مختلف با کتاب قهر کردهاند، کتاب های دکتر باستانی پاریزی ، بهانه و عرصه ای برای آشتی دوباره مردم با کتاب است، به نظر میرسد، اکنون وقت آن فرا رسیده تا بار دیگر آثار گران سنگ دکتر باستانی را بازخوانی کنیم و اگر برخی هم از خواندن این آثار تاکنون غفلت کردهاند، فرصت را غنیمت شمرده و برای بار نخست به مطالعه یکی از آثار وی بپردازند و دریابند چه گوهر نابی از کف تاریخ و ادبیات ایران زمین رخت بربسته است.
محمد ابراهیم باستانی پاریزی مورخ، نویسنده، پژوهشگر، شاعر، موسیقیپژوه، متولد ۱۳۰۴ در پاریز شهرستان کرمان به دنیا آمد، دوره دکترای تاریخ را در دانشگاه تهران گذراند و با ارائه پایاننامهای درباره ابن اثیر دانشنامه دکترای خود را دریافت نمود.
اولین کتاب باستانی پاریزی پیغمبر دزدان نام دارد که شرح نامههای طنزگونه شیخ محمدحسن زیدآبادی است و برای اولین بار در سال ۱۳۲۴ در کرمان چاپ شدهاست. وی تاکنون بیش از شصت عنوان کتاب تألیف و یا ترجمه کردهاست. از میان نوشتههای او، هفت کتاب با عنوان «سبعه ثمانیه» متمایز است که همگی در نام خود عدد هفت را دارند، مانند خاتون هفت قلعه و آسیای هفت سنگ . بر خلاف عمده کتابهای تاریخی که نثری سرد و سنگین دارند، بیشتر نوشتههای تاریخی باستانی پاریزی پر از داستانها و ضربالمثلها و حکایات و اشعاری است که خواندن متن را برای خواننده آسانتر و لذتبخشتر میکند.
باستانی پاریزی صبح روز سه شنبه پنجم فروردین ۱۳۹۳ پس از یک ماه بیماری کبد در بیمارستان مهر تهران دیده از جهان فرو بست و طبق وصیت خود در قطعه ۲۵۰ بهشت زهرا در کنار همسرش به خاک سپرده شد.
ابراهیم بهرامی
یادی از صادق تیر افکن
صادق تیر افکن ، فارغ التحصیل رشته عکاسی از دانشگاه تهران ، در بسیاری از آثار خود از تکنیک فتومونتاژ یا فتوکلاژ استفاده می کرد و علاوه بر آن، ( اینستالیشن) چیدمان های هنری او نیز در نمایشگاه های مختلف دنیا به نمایش درآمده است. آثار وی در نمایشگاههای انفرادی و گروهی متعددی، از جمله در تهران، پاریس، تورنتو، نیویورک و بروکسل به نمایش درآمده ودر پانزدهمین دوسالانه بینالمللی هنر آسیایی ۲۰۱۲ بنگلادش موفق به دریافت تندیس دوسالانه، مدال طلا، دیپلم افتخار و جایزه نقدی این دوسالانه شده است. با همه ی انتقاد هایی که به آثار تیر افکن می شد ، وی در راه رسیدن به اندیشه هایش تلاش می کرد و برای دست یابی به رویکرد هایی جدید از پا نمی نشست. صادق تیر افکن به دلیل بیماری سرطان در سن۴۸ سالگی در تورنتو کانادا درگذشت.
مافراموشکاران، گناهکاریم، محمدرضا شجریان
من این یادداشت را از سر خشم و درد مینویسم. مهم نیست امروز چندمین سالگرد زلزله بم است. مهم نیست که آلودگی هوا در شهرهای ما کشنده شده است، مهم نیست که رودها و دریاچهها را نابود کردهایم، مهم نیست که محیط زندگی را با دستهای خود، حریصانه از بین بردهایم و هزار مساله مشابه دیگر، هیچ کدام مهم نیستند. مهم آن است که فراموش کردهایم. اگر کسی به تقویم نگاهی نیندازد، روز وقوع زلزله بم را به یاد نمیآورد. تالابهای خشک شده را فراموش کردهایم، دریاچه ارومیه را هم فراموش خواهیم کرد و هولناکتر از همه اینکه فراموش کردهایم در کدام سرزمین زندگی میکنیم. فراموش کردهایم که این سرزمین زلزلهخیز، خشک است و کمآب و فراموش کردهایم که نیاکان ما در همین سرزمین خشک، چه هوشمندانه، آب را نگه میداشتند. با طبیعت کنار میآمدند و یادشان بود که در چنین سرزمینی چگونه باید زیست. ما زیستن در این سرزمین را فراموش کردهایم و هولناکتر آنکه نمیخواهیم به یاد بیاوریم. نیاز داریم که نیشتریبرداریم و به جان وجدان و روح خود بیفتیم. ما در برابر زلزله بم، گناهکاریم. در برابر جانهای از دست رفته، گناهکاریم.
در پیش چشم میبینم که مردگان بم و همه فاجعههای طبیعی دیگر بر ما چشم دوختهاند و به ما میگویند ما قربانی خانههای سست شدیم و شما که بعد از ما زنده ماندید، چرا فرزندان به جا مانده ما را فراموش کردید؟ من از شرم، نگاهم را میدزدم و به زمین خیره میشوم. چه بگویم، بگویم هنوز زندگی بر همان مدار است که بود؟ بگویم «قهر طبیعت» است؟ آیا فراموشی ما «قهر طبیعت» است؟
آری مهم نیست که پنجم دی ماه ۱۳۸۲ در بم زلزله آمد. چه تفاوت دارد که یک سال گذشته باشد یا ۱۰ سال یا ۲۰ سال. مهم آن است که درد بم در خاطر نماند. وجدانها آسوده و همه سرگرم کار و بار خویش شدهاند. اگر هم در سالگرد زلزله، یادی از بم میشود، اشعار احساساتی و پرسوز و گداز خوانده میشود. بر خود نهیب میزنم. ما نیازمند نهیبی به خود هستیم.