یادی از صادق تیر افکن
صادق تیر افکن ، فارغ التحصیل رشته عکاسی از دانشگاه تهران ، در بسیاری از آثار خود از تکنیک فتومونتاژ یا فتوکلاژ استفاده می کرد و علاوه بر آن، ( اینستالیشن) چیدمان های هنری او نیز در نمایشگاه های مختلف دنیا به نمایش درآمده است. آثار وی در نمایشگاههای انفرادی و گروهی متعددی، از جمله در تهران، پاریس، تورنتو، نیویورک و بروکسل به نمایش درآمده ودر پانزدهمین دوسالانه بینالمللی هنر آسیایی ۲۰۱۲ بنگلادش موفق به دریافت تندیس دوسالانه، مدال طلا، دیپلم افتخار و جایزه نقدی این دوسالانه شده است. با همه ی انتقاد هایی که به آثار تیر افکن می شد ، وی در راه رسیدن به اندیشه هایش تلاش می کرد و برای دست یابی به رویکرد هایی جدید از پا نمی نشست. صادق تیر افکن به دلیل بیماری سرطان در سن۴۸ سالگی در تورنتو کانادا درگذشت.
مافراموشکاران، گناهکاریم، محمدرضا شجریان
من این یادداشت را از سر خشم و درد مینویسم. مهم نیست امروز چندمین سالگرد زلزله بم است. مهم نیست که آلودگی هوا در شهرهای ما کشنده شده است، مهم نیست که رودها و دریاچهها را نابود کردهایم، مهم نیست که محیط زندگی را با دستهای خود، حریصانه از بین بردهایم و هزار مساله مشابه دیگر، هیچ کدام مهم نیستند. مهم آن است که فراموش کردهایم. اگر کسی به تقویم نگاهی نیندازد، روز وقوع زلزله بم را به یاد نمیآورد. تالابهای خشک شده را فراموش کردهایم، دریاچه ارومیه را هم فراموش خواهیم کرد و هولناکتر از همه اینکه فراموش کردهایم در کدام سرزمین زندگی میکنیم. فراموش کردهایم که این سرزمین زلزلهخیز، خشک است و کمآب و فراموش کردهایم که نیاکان ما در همین سرزمین خشک، چه هوشمندانه، آب را نگه میداشتند. با طبیعت کنار میآمدند و یادشان بود که در چنین سرزمینی چگونه باید زیست. ما زیستن در این سرزمین را فراموش کردهایم و هولناکتر آنکه نمیخواهیم به یاد بیاوریم. نیاز داریم که نیشتریبرداریم و به جان وجدان و روح خود بیفتیم. ما در برابر زلزله بم، گناهکاریم. در برابر جانهای از دست رفته، گناهکاریم.
در پیش چشم میبینم که مردگان بم و همه فاجعههای طبیعی دیگر بر ما چشم دوختهاند و به ما میگویند ما قربانی خانههای سست شدیم و شما که بعد از ما زنده ماندید، چرا فرزندان به جا مانده ما را فراموش کردید؟ من از شرم، نگاهم را میدزدم و به زمین خیره میشوم. چه بگویم، بگویم هنوز زندگی بر همان مدار است که بود؟ بگویم «قهر طبیعت» است؟ آیا فراموشی ما «قهر طبیعت» است؟
آری مهم نیست که پنجم دی ماه ۱۳۸۲ در بم زلزله آمد. چه تفاوت دارد که یک سال گذشته باشد یا ۱۰ سال یا ۲۰ سال. مهم آن است که درد بم در خاطر نماند. وجدانها آسوده و همه سرگرم کار و بار خویش شدهاند. اگر هم در سالگرد زلزله، یادی از بم میشود، اشعار احساساتی و پرسوز و گداز خوانده میشود. بر خود نهیب میزنم. ما نیازمند نهیبی به خود هستیم.